حسن عامری

حسن عامری

نام و نام خانوادگی: حسن عامری
نام پدر: علی اصغر
تاریخ تولد: 1339/04/01
محل تولد: شاهرود
استان تولد: سمنان
مسئولیت: رزمنده
تاریخ شهادت: 1367/05/04
نام عملیات: مرصاد
محل شهادت: جاده کرمانشاه-اسلام آباد.تنگه چهار زبر
نحوه شهادت: اصابت گلوله به سینه
وضعیت پیکر: دارد
محل مزار: شاهرود-رویان
کپی لینک صفحه
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

زندگی نامه شهید حسن عامری
شهید حسن عامری اهل روستای رویان از توابع شهرستان شاهرود در تاریخ ۱۳۳۹ در خانواده ای مذهبی بدنیا آمد. پدرش علی اصغر و مادرش فاطمه بیگم - آخرین فرزند خانواده است. به خاطر مشکلات مالی و اقتصادی مجبور شد که درس و تحصیل را ادامه ندهد و در کارهای کشاورزی به پدرش کمک کند شهید با شرکت در مراسم مذهبی و دسته جات در محرم آتش عشق به امام حسین (ع) در وجودش شعله ورتر می گشت . او همزمان با اوج گیری نهضت اسلامی در مراسم و راهپیماییها شرکت فعال داشت و با عشقی که به این نهضت داشت با تمام وجود در دفاع از آن میکوشید پس از پیروزی شکوهمند اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) فعالیت خود را در مسجد سنگر همیشگی انقلاب افزایش داد و با حضور در بسیج و پاسداری شبانه از سنگرهای انقلاب به صف یاران امام پیوست. و با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه اعزام گردید در حالی که گلهای زندگی اش فاطمه و زینب روئیده بودند . بلوغ فکری شهید به گونه ای بود که گوئی فرد مسن و پر تجربه و پخته را در ذهن تداعی می نمود. برداشت هایش از زندگی چنان بود که اگر او را نمیشناختی تصور میکردی با مردی مواجهی که تجربه سالها متمادی زندگی را بر دوش کشیده است. با کوچکترها بسیار مهربان بود. رابطه دوستی وی با برادر زادهها و خواهر زادههایش عمیق بود. او عشق شدید به ائمه اطهار داشت . و در مجالس روضه و نوحه خوانی دعای کمیل و ندبه شرکت نموده و روح خویش را با عطر دل انگیز باغ کمیل و ندبه و ... مصفا می ساخت. ذکر این نکته در اینجا خالی از لطف نیست که شهید چند بار به جبهه اعزام در حالی که یک دست بیش نداشت . ندای آخرش لا اله الا الله ومحمد رسول الله بود چیزی که عمرش را برای حاکم کردنش بر جامعه وقف کرده بود. روح بزرگش از قفس تنگ جسم خارج شده و از تبعید گاه خاکی اسلام آباد غرب در تاریخ ۱۳٦٧/٥/٤ تا فراخنای عالم هستی بالا رفت .
در وصیت نامه اش آمده است:
نو گل زندگی ام اگر پسر بود علی و اگر دختر بود زهرا نام کنید . که این گلستان با وجود زهرا
کامل گردید .

بسم رب الشهداء و الصدیقین

من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر ومابدلوا تبدیلا

شکر و سپاس خداوند یکتا را که به ما جان داد تا در راهش نثار کنیم و ما را هدایت کرد تا در گمراهی نمانیم. سلام(و) صلوات خدا بر تمام پیامبران الهی خصوصاً حضرت خاتم الانبیاء محمد مصطفی(ص)و بر تمام اولیاء خدا که اولین آنان مولاي متقیان علی ابن ابیطالب(ع) است و آخرینشان حضرت مهدي(عج)که جهان به نور وجودش پر ازعدل و داد خواهد شد و دست ظالمان را کوتاه می کند و ما به انتظار ظهورش نشسته ایم و درود بر یگانه رهبر عالم انسانیت نایب برحق امام زمان(عج)امام امت خمینی کبیر که با قیامش خون حسین(ع) را در رگ هاي پیروان دوانید و زمینۀ ظهور حضرت مهدي(عج) را فراهم کرد و امروز آن امام عزیز به عنوان ولی فقیه به جاي امام نشسته است و اطاعت ازاو اطاعت امام زمان(عج)و پیامبر اکرم(ص)و اطاعت از خداست و امروز مرجع اعلم واعظم اوست و تقلید از او بر همگان واجب است و سرپیچی از فرمان او باعث گمراهی و سقوط در دوزخ است. و سلام به روان تابناك تمامی شهداي گرانقدر اسلام که خون سرخشان چراغی است روشن و هدایت گر راهیان حق و فضیلت و درخواست آمرزش براي پدر و مادر عزیزم.

و اما از آنجا که وصیت کردن وظیفۀ هر مسلمان است چند جمله اي به عنوان وصیت نامه می نویسم تا بعد از من در انجام امور مشکلی پیش نیاید و بر شما لازم است که به آن عمل کنید. در مورد همسرم تا هنگامی که خواست در آن خانه باشد، سرپرست خانه است و کسی متعرض او نشود و بعد از من در انتخاب همسر آزاد است وصی من، همسرم است با نظارت برادرانم، صورت بگیري و بدهکاري هایم را در دفتر کوچک سبز رنگ نوشته ام و در خانه است. مبلغ نوزده هزار تومان وجوهات بدهکارم بد هید. با توجه به دارایی موجود اگر مستطیع بودم یکی به عنوان نایب از جانب من به مکه برود. سه ماه روزه و شش ماه نماز بدهکارم ادا کنید. فرزندم اگر پسر بود علی و اگر دختر بود زهرا نام کنید.

از همۀ شما به خاطر زحماتی که برایم کشیده اید تشکر می کنم و از شما حلال باش می طلبم.از همسرم به خاطر فداکاري ها و ایثارگریش متشکرم و امیدوارم خداوند تو را و همسران تمامی شهدا را با حضرت زهرا(س) محشور فرماید. از خواهر مهربانم که همچون مادري فداکار برایم بود ممنونم. خواهر عزیزم از تو می خواهم که همچون حضرت زینب (س)در مقابل مصیبت ها صبر کنی و پیام خون شهدا را به دنیا برسانی. براي برادر عزیزم محمد از خداوند تقاضاي شفاي عاجل دارم که وجود عزیزش براي اسلام مؤثر است. فرزندانم را آنگونه تربیت کنید که باعث افتخار اسلام باشند. همۀ شما را به تقوي و پرهیزکاري سفارش می کنم و از شما می خواهم که به نماز اهمیت بدهید و مطیع فرمان امام بزرگوارمان باشید و از او تقلید کنید که او از همه اعلم است و تقلید از او بر همه واجب. در خاتمه از تمامی کسانی که به نحوي در زندگی من حقی و سهمی داشته اند حلال باش می طلبم.خداوند اسلام و مسلمین را پیروز گرداند و عمر رهبر را به بلندي آفتاب طولانی کند و معلولین و مجروحین را شفاي عاجل عنایت فرماید. مبلغ دو هزار تومان به عنوان رد مظلمه بپردازید. در عزایم به حد معمول از مال خودم خرج کنید.

« والسلام علی من اتبع الهدي»

سرباز اسلام حسن عامري

هنوز انقلاب به پیروزی نرسیده بود. ماموران ژاندارمری با تکبر در کوچه و خیابان جولان می دادند.
دیوار ها پُر بود از شعارهای (مرگ بر شاه خائن). ماموران به هر کسی که مضمون می شدند او را تا حد مرگ می زدند. از هر کسی هم که می پرسیدند این شعارها را چه کسی نوشته است اکثر مردم اظهار بی اطلاعی می کردند. بعضی ها هم که میترسیدند به نویسنده ی شعارهای روی دیوار، بد و بیراه می گفتند و نسبت به شاه و طرفدارانش از خود ارادت نشان می دادند.
آن روزحسن گندم های آسیاب شده ای را که بر الاغ بار کرده بود از راه رسید و متوجه عصبانیت ماموران شاه شد.باران زیادی آمده بود و همه جا پر از گِل بود.تا چشم حسن به ژاندارمها افتاد بی معطلی شروع کرد به شعار دادن:
«مرگ بر شاه ملی شد...
پای خَرَم گِلی شد ...»

ژاندارمها که این شجاعت حسن را دیدند و اتفاقا از قبل برگهٔ معافیت سربازی او را به دست داشتند
با شنیدن این جسارت و شجاعت و شعارهای او جلو رفته و به او گفتند: بیا برگه ی معافیتت را از ژاندارمری بگیر و سپس آنجا را ترک کردند.
اتفاقاً حسن بدون هیچ واهمه ای به ژاندارمری رفته و برگه ی معافیت از سربازی اش را گرفته بود.

در این بخش می توانید تصویر مربوط به بارکد دوبعدی این صفحه را دانلود کنید یا برای نصب روی مکان های منتسب به شهید از قسمت محصولات فرهنگی سایت اقدام به سفارش بارکد فیزیکی نمایید. این بارکد دوبعدی توسط همه گوشی های هوشمند دارای دوربین، قابل اسکن است و افراد با اسکن کردن آن به سادگی وارد این صفحه خواهند شد.

بالا