Lavc58.54.100

اسدالله عامری

نام و نام خانوادگی: اسدالله عامری
نام پدر: موسی
تاریخ تولد: 1329/01/09
محل تولد: شاهرود
استان تولد: سمنان
مسئولیت: مسئول تسلیحات گروهان
تاریخ شهادت: 1363/01/12
نام عملیات: پدافندی
محل شهادت: جزیره مجنون
نحوه شهادت: اصابت ترکش در بمباران هوایی
وضعیت پیکر: دارد
محل مزار: شاهرود-رویان
کپی لینک صفحه
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

شهید اسدالله عامری درنهم فروردين ۱۳۲۹ در روستاي رويان از توابع شهرستان شاهرود بدنيا آمد و در 6 سالگی از نعمت پدر محروم شد.

این شهید فقط تا پايان دوره ابتدايي تحصیل کرد و به شغل كشــاورزی مشغول شد.

در سال ۱۳۴۷ ازدواج كرد و صاحب يك پســر و چهار دختر شــد.

بعنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. و سرانجام در تاریخ سيزدهم فروردين ۱۳۶۳ در جزيره مجنون عراق بر اثر مصدوميت ناشــي از بمباران شيميايي و اصابت ترکش به شــهادت رســيد. پيكر وي را در گلزار شهداي زادگاهش رویان به خاك سپرده شد.

روحش شاد و یادش جاوندانه باد

بسم الله الرحمن الرحیم

فلیقاتل فی سبیل الله الذین یشرون الحیوة الدنیا بالاخرة و من یقاتل فی سبیل الله فیقتل او یغلب فسوف نؤتیه اجرا عظیما

باید پیکار کنید در راه خدا، آن کسانی که زندگی (کوتاه) دنیا را به آخرت (جاودانه) فروختند. هر کس در راه خدا پیکار کند و به شهادت رسد یا پیروز گردد (در هر حال) به زودي پاداش بزرگی به او عنایت خواهیم کرد.

با سلام به امام زمان(عج) و با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با درود به ارواح طیبۀ شهدا و با درود به خانوادة شهدا و اسلام از هابیل تا آخرین شهید اسلام. اي برادران وخواهران مؤمن ادامه دهندة راه انبیاء الهی باشید و گوش به فرمان نایب امام زمان، امام خمینی باشید که او فرزند زهرا و نایب به حق امام زمان است. اي برادران، ادامه دهندة راه شهیدان باشید که هستید. اگر این طور بودید پیروزي حتماً با ماست و خداوند قسم یاد کرده در قرآن کریم به این رزمندگان که می فرماید: «والعادیات ضبحا، فالموریات قدحا فالمغیرات صبحا، فأثرن به نقعاً، فوسطن به جمعا»سوگند به اسبان جنگی که به سوي دشمن حمله ور شوند و در تاختن نفس نفس زنند. سوگند به اسبان جنگی که از حرکتشان بر سنگ ها جرقه برخیزد. سوگند به سپاهیان حق که بامدادان بر دشمن یورش بردند و به سبب آن تاخت و تاز غوغایی برانگیزند و با حملۀ ناگهانی خود را به میان دشمن رسانند.اي رزمندگان عظمت خودتان را دریابید که خداوند به عزمتان قسم یاد می کند.

و اما اي مادر در مرگ من گریه نکن چون گریۀ ما روزي است که دشمن بر ما چیره شود و ما را به ذلت بکشد.

و اما اي برادرانم صابر باشید که خداوند صابران را دوست دارد.

و اما اي همسر محترم بعد از من گریه نکن و همچنان شاد باش که دین خود را به این انقلاب ادا کردي. فرزندانم را تربیت اسلامی کن و آنان را فرزندان حزب اللهی و مؤمن بار آور.و اما اي همسر، من براي زیارت خانۀ خدا اسم نویسی کرده بودم شما خود عو ض من به زیارت خانۀ خدا می روي. حیاط نو را که ساختم براي مادرم تا وقتی مادرم در حیات است حق فروش نداري تا ایشان بنشیند و بعد از مادرم آن را تمام کامل بفروشید و پول آن را خرج مسجد نوي حاج حسین بکنید و بعد من از پول موجودي مقدار 5 هزار تومان خرج عزایم کنید.

و اگر شهادت نصیبم شد من را در کنار قبر شهید علی اکبر رضوي دفن کنید، چون درموقعی من و شهید رضوي با هم می خواستیم جبهه برویم با هم عهد کردیم که اگر شهید شویم در کنار هم دفن شویم. دیگر عرضی ندارم. به امید پیروزي قرآن و اسلام بر کفر جهانی.

و به پسرم حسین می گویم که بعد از من راهم را ادامه دهد و تقاص خونم را از صدام بگیرد. همسرم بعد از من با مادرم همچنان مهربان و صمیمی باش.

« والسلام علیکم و رحمۀ الله و برکاته »

اسدالله عامري

وصیت نامه اي دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام. اینجانب نوروز عامري فرزند موسی به شمارة شناسنامه 12 ، به بازماندگان خود این وصیت نامه را می نویسم که عنوان آن به شرح زیر بیان می گردد. اولاً همسرم کفیل تام الاختیار اینجانب می باشد به این معنی که تا زمانی که فرزندانم صغیر می باشند تحت تکفل او باشند و تا آن زمان اموالم کلاً در اختیار ایشان می باشد و اینان از هر جهت اختیار رسیدگی به اموالم و یا احیانا خرید و فروش براي ارتزاق خانواده ام را دارند و بعد از آنکه فرزندانم به مرحلۀ بلوغ رسیدند ایشان به عنوان یک وارث حق یک پسر حثه را از اموالم دارند و ضمناً از کل اموالم که بابت وجوهات آن را خالص کرده ام مبلغ 35.000 تومان بوده که از این مبلغ 30.500 تومان آن را داده ام و مبلغ 4.500 تومان آن را بدهکار می باشم.

« والسلام علیکم»

اسدالله عامري

در طرح لبیک در یک دسته بودیم مدتی در انرژی اتمی اردوگاه داشتیم
گردان کربلا ایشان شیمیایی شدند اما با این حال به عقب برنگشتند، اسدالله و سردار حسن عامری اسماعیل و مرحوم عباس بداغی و چند نفر دیگر از همرزمانش به همراه اسدالله در این عملیات از ناحیه گردن و سینه مجروح شیمیایی شدند ...
هر چه اصرار کردیم که به عقب برگردند نپذیرفتند وبه عقب برنگشتند و اصرار داشتند که بمانند.در عملیات خیبر فرمانده گردان سردار ابراهیمیان با معاونت سردار شهید حسن عامری و فرمانده گروهان ما شهید غنیمت پور و معاون ایشان آقای محمد قوچانی بود. ما وارد جزیره شدیم. در آنجا چاه نفتی بود و ما در تیم دسته بندی با تعدادی از دوستان رویانی به همراه شهید رجبعلی نیشابوری و شهید اسدالله با هم در یک سنگر بودیم .روز سیزدهم فروردین بود.اسدالله وارد سنگر شد به او تعارف کردیم که بنشیند تا چای آماده کنیم یک لیوان چای میل کند، او پاسخ داد که نه باید بروم پست (کشیک)دارم. وقت کم است و معطل میشوم.او در آن لحظه از یکی از همرزمان تقاضا کرد که دعا کند و سوره ای از قرآن کریم بخواند. ما با خواندن چند دعای کوتاه و قرائت آیت الکرسی او را بدرقه کردیم ، انگار خودش خبر داشت که این آخرین مرتبه ای است که با ما هست و برود دیگر قرار نیست برگردد.با ما خداحافظی کرد و رفت. بیست دقیقه بعد از رفتن او که اتفاقا تازه شیفت را عوض کرده بود و کشیک ایستاده بود.هواپیمای دشمن آنجا را بمباران کرد و شهید اسدالله در همان لحظه خود را به سمت آب پرتاب کرده بود، امّا با ترکش به قفسهٔ سینه در آن بمباران به شهادت رسید و تعدادی از همرزمان ما نیز در آن بمباران مجروح شدند.

راوی :همرزم شهید آقای یوسف شکری

در این بخش می توانید تصویر مربوط به بارکد دوبعدی این صفحه را دانلود کنید یا برای نصب روی مکان های منتسب به شهید از قسمت محصولات فرهنگی سایت اقدام به سفارش بارکد فیزیکی نمایید. این بارکد دوبعدی توسط همه گوشی های هوشمند دارای دوربین، قابل اسکن است و افراد با اسکن کردن آن به سادگی وارد این صفحه خواهند شد.

بالا