شهید والامقام علیرضا شاهینی یكم فرورديــن ،۱۳۴۹ در شهرســتان شــاهرود به دنيا آمد. پدرش حسين و مادرش شهربانو نام داشت. دانش آموز چهارم متوسطه بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و دوم دي ،۱۳۶۵ با سمت آرپی جی زن در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سر و صورت، همچون برادرش محمد به فیض عظمای شهادت نائل آمد.
اگر شما جهت تکمیل این قسمت میتوانید بما کمک کنید و مستنداتی دارید، لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی زیر بفرستید تا در این قسمت بارگذاری شود.
با تشکر از همکاری شما
@saba_44
بسم الله الرحمن الرحیم
« ان الله اشتري من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله »
با نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان، و با سلام و درودي بی پایان خدمت ولیعصر،
آقا امام زمان (عج) [و] نایب برحقش، اسوه صبر و مقاومت و تقوي، امید مستضعفان جهان و ملت ایران، این رهبر دلسوز و بیداردل بزرگوار، حضرت امام خمنیی و شهیدان گلگون کفن، این فرشتگان ملکوت اعلا و عاشقان جانباخته که خالصانه به بزرگترین و تنهاترین آروزي خود رسیدند. و تمامی رزمندگان غیور و شجاع و مخلص، این عاشقان جان برکف آزاده که از جان و مال خود گذشتند و جانشان را که کوچکترین و تنهاترین دارائی شان بود راه خدا در طبق اخلاص گذاشتند. و شما ملت مقاوم و بیداردل و سلحشور ایران که تمام وجودتان را وقف این انقلاب کرده اید و از جان و مال و فرزند خود در این راه، که همان راه حسین(ع) میباشد، دریغ ندارید.
شکر خداي میکنم که قدري مهلتم داد تا اسلام واقعی را بشناسم و در خاموشی جهل از دنیا نروم. و امروز افتخار ما این است که در راه عقیده اي جهاد میکنیم که به حقانیت آن کاملاً آگاهیم و غیر از این برایمان راهی نمی ماند که یا پیروز شویم و یا شهادت را چون جامی پر از عسل بنوشیم. و من بر اساس رسالت و مسئولیتی که حس نمودم در راه خدا و براي پاسداري و حراست از انقلاب اسلامی، که تبلور اسلام و خونبهاي هزاران شهید میباشد، با کمال میل به جبهۀ مقدس که براي پیروزي اسلام عزیز است رفتم و گام نهادن در این مسیر خدایی را یک فریضه میدانم و اگر در این راه دشمن را شکست دهیم پیروزیم و اگر هم کشته شویم باز هم پیروزیم که زهی سعادت میخواهد. به هر حال این مایۀ شکر پروردگار و افتخار براي ما و شماست که در این راه به درجۀ رفیع شهادت میرسیم و با جاري شدن این خونهاست که انقلابمان بارور میشود و به حکومت عدل الهی آخرالزمّان متصل میگردد. و ما میتوانیم با خون خود که در مقابل اسلام ناچیز است، زمینۀ حکومت دادگستر حضرتش را فراهم نماییم و همانطوري که آرزوي همۀ ماست، این انقلاب را به رهبري حضرت امام امت به انقلاب جهانگیر حضرت مهدي(عج) « بقیۀالله الاعظم ارواحنا له الفدا » پیوند زنیم. و من از شما عاجزانه می خواهم که قدر این ابر مرد مجاهد را بدانید و از بیانات گهربارش جداً استفاده نمایید، که به راستی خداوند نعمت گرانبها و عظیمی را به ما عنایت فرموده و رهبري باتقوي و دلسوز و زحمتکش و خیرخواه و غیور و شجاع و مقاوم و بیداردل و آزاده نصیب ما کرده است که هیچگاه از پاي نمیافتد. و همیشه سعی شما این باشد که گوش به فرمانش باشید و حداکثر استفاده را از وجود شریف و بابرکتش بنمایید. و اکنون که من در جبهه هستم، هیچگونه وحشت و نگرانی در وجودم احساس نمیکنم، بلکه خیلی مسرورم که این آگاهی را دریافتم و میتوانم بفهمم که چنین رهبر و ولی امري دارم که فرمانش بلادرنگ اجرا شدنی است و ما همه با رضایت کامل مجري آن هستیم و اکنون که عازم به میدان نبرد هستم، شهادت را کاملاً در وجودم لمس می کنم و ذره اي تردید بر من مستولی نیست و این مرگ را از عسل بر وجودم گواراتر میدانم، چون اطاعت از امام است و این وظیفۀ شرعی هر مسلمان است.
و اما شما پدر و مادر عزیزم! اکنون که وصیتنامۀ مرا باز کرده اید و میخوانید، میدانم چشمانتان اشکبار شده، چون ذاتاً در نهاد هر خانواده اي موجود است که وقتی عزیزي را از دست میدهد، در لحظۀ اول غمگین میشوند، ولی سپس با صبر خداوندي استقامت می کنند و من از شما خواهش میکنم که براي من گریه نکنید، زیرا بردباري و صبر شما بیشتر باعث شکست دشمن و روحیه براي خودمان می شود. مگر عاشورا را چه کسی زنده نگهداشت؟ جز آن تبلیغات و سخنرانیها و مظلومیتهاي بعد از شهادت بود که کمر دشمن را شکست و دل دوست را سوزاند؟ و مگر خون ما رنگین تر از حضرت قاسم و علی اکبرِ حسین(ع) است که مظلومانه در صحراي کربلا کشته شدند و ما خاك کف پاي آنان هم حساب نمیشویم؟ و از خداي تبارك و تعالی عاجزانه میخواهم که این بدن نحیف و بی طاقت ما را چنان در راه خودش تکه تکه و مجروح سازد که لااقل ارزش یک قطره از خون شهداي کربلا را داشته باشیم.
پدر گرامی! امیدوارم که براي از دست دادن فرزندانتان غصه و افسوس نخورید که شهادت حد نهایی تکامل یک انسان است و آماده از دست دادن فرزندان خود در راه خدا باشید. درود بر تو که مردانه فرزندت را در راه خدا هدیه کردي و به فرمان خداي بزرگ به دیدار عاشقان و قربانگاه کربلا فرستادي. بدان و آگاه باش که فرزندت هرگز از فرمان باريت عالی سرباز نمی زند و مرگ در راه خدا را جز سعادت چیز دیگري نمیداند و شهادت را جزو بهترین نعمتهاي خداوند می شمارد که نصیب هر کس نمیشود.
پدرم! از اینکه حس میکردم در مکانی راحت قرار بگیرم و در سنگر نباشم، غمگین بودم. من نمیتوانستم به خود بقبولانم که برادرانم در مرزها شهید میشوند و من هر روز شاهد این باشم که فلان قدر کشته یا زخمی شدند. چگونه میتوانستم مشاهده کنم که هر روز عده اي از بهترین جوانان ما کشته می شوند و من به کارهاي روزمره خود مشغول باشم. میدانم که از دست دادن من شاید سنگین باشد، ولی مگر غم از دست دادن علی اکبر(ع) بر امام حسین(ع) سنگین نبود؟ مگر آنها نبودند که کشته شدند تا دین اسلام پابرجا باشد؟ من هم به نوبۀ خود از آقا و سرورم حضرت علی اکبر(ع) درس شهادت را یاد گرفتم و آموختم که زندگی مادي نکبت بار است و نباید منتظر باشم که مرگ ما را فراگیرد، بلکه باید رفت و آن را در آغوش گرفت و شما هم مانند مولا و آقایمان، حضرت امام حسین(ع)، صبر واستقامت و آزادگی را پیشۀ خود کنید.
مادر عزیز! سلام بر تو که بالاخره بر احساس مادرانه ات پیروز شدي و فرزندت را روانۀ میدان نبرد کفار و مسلمین کردي و گفتی که تو را در راه خدا هدیۀ انقلاب اسلامی میکنم. و من بر وجود تو افتخار میکنم که مادري از سلالۀ حضرت زینب(س) هستی. و من همیشه از پروردگار عالم و کسی که جان من در ید قدرت اوست، خواستار آمرزش گناهان و راضی بودن شما از خودم بوده ام و امیدوارم که این حاجت من مورد قبول درگاه الهی قرار گرفته باشد. و از شما میخواهم هرگونه افسردگی و ناراحتی را از خود دور کنید و همیشه خوشحال و امیدوار باش و مرا دعا کن که خداوند این لیاقت را به من بدهد که بتوانم در روز قیامت شماها را هم فراموش نکنم.
برادران خوب و عزیزم! هشیار باشید و غیر از اسلام و قرآن به چیز دیگري فکر نکنید که هر چه خیر و صلاح انسان است در این کتاب و در این راه نهفته است. و شما نیز سعی کنید که راه خدا و راه امام حسین(ع) را ترویج نمایید و در این راه از بذل جان و مال خویش دریغ نفرمایید و پیوسته در راه اعتلاي اسلام عزیز کوشا و تمامی فرامین امام را به جان و دل پذیرا باشید که زمان، زمان حسین(ع) است و ایام عاشورا، که جان دادن در راه این هدف افتخار است.
خواهران مهربان و عزیزم! بیدار باشید و بدانید که فقط با گریه و ناله وظیفۀ شما انجام نمی گیرد، بلکه باید ابتدا صبر واستقامت را پیشۀ خود کنید و سپس زینب گونه پیام خون شهیدان را به گوش جهانیان، از دوست و دشمن برسانید؛ تا بدینوسیله باعث جوششی در دل دوستان و شکست و ناامیدي در دل دشمنان شود. و همیشه حجاب و پاکدامنی و تقوي الهی را سرلوحۀ زندگی خودتان قرار دهید تا بتوانید بدینوسیله بهتر با اعمال و کردار خود به تبلیغ حقیقت واقعی دین اسلام و ادامه دادن راه شهیدان بپردازید.
دوستان، آشنایان و هموطنان عزیز و گرامی! این آب و خاك و این ایران عزیز و این مکتب پرشکوه و حق جوي اسلام بر گردن ما حق دارند، در حفظ آنها کوشش کنید و نگذارید بدست اجنبیان از بین برود. [ناخوانا] را به جان عزیزانتان علی وار و حسین گونه و خمینی مانند، بر همۀ دشمنان داخلی و خارجی اسلام و این انقلاب بخروشید و این انقلاب را به سرتاسر گیتی برسانید. چون هم اکنون ما پرچمدار اسلام هستیم، باید آن را همه گیر کنیم و براي نگهداریش حتی جان ناقابلمان را نیز باید هدیه کنیم، و الاّ واي به روز و احوال ما، اگر این انقلاب نابود شود.
امت مسلمان! اسلام پس از گذشت سالها بار دیگر جان دوباره اي بگرفته است و قلب این اسلام ولایت فقیه است. پس ولایت فقیه را باید سالم نگهدارید تا اسلام جانش سلامت باشد. و ناگفته نماند که باید جوارح یک جان را نیز سلامت نگهداشت و آن یاران باوفا و پیرو خط امام هستند، که اطاعت از آنها نیز امري است بسیار مهم و واجب و باید با تمام وجود و قدرت حمایتشان کنید که وظیفه شرعی نیز میباشد. و گوش به توطئه ها و شایعات مشرکین و منافقین ندهید که همچون طبل توخالی و صدایشان زیاد است ولی بدانید که با کوچکترین عکس العمل و مقاومت همه نابود شدنی و از بین رفتنی هستند.
و اي جوانان و امیدان آینده! سعی کنید همیشه وظیفۀ خودتان را بدانید و هدفتان را در زندگی مشخص نمایید و من معتقدم که وظیفۀ هر انسان، خداشناسی، خودشناسی و دنیاشناسی و آنچه مربوط به دنیا هست، میباشد. امیدوارم که خدا را فراموش نکنید و در همۀ شئون زندگی به یاد او باشید و فقط از او کمک بطلبید و خودتان را هم با اخلاق اسلامی بسازید، و همیشه سعی کنید شما بر هواي نفس خود غالب باشید، نه هواي نفس بر شما. و دل به دنیا نبندید و آزاد مرد باشید و مانند علی اکبرِ حسین(ع) که مظهر فضیلت بود در مقابل زور و زورگو قد علم کنید و راه شهیدان را ادامه دهید.
بار الها! پروردگارا! این هدیۀ خون ناقابل ما، پیروان فرستاده ات حضرت محمد(ص) و فرزندش خمینی بت شکن را بپذیر و ما را از سربازان ولیعصر(عج) قرار بده و آرزوي ما [را]، که همان نعمت پرلطف شهادت میباشد، برآورده ساز و این بنده حقیرت را جزو غلامان و چاکران سرور شهیدان حضرت حسین بن علی(ع) قرار بده و تو خود شاهد و آگاهی که این تلاش و پیکار ما نه از آن جهت است که به پایگاه قدرتی برسیم و یا چیزي از کالاهاي بی ارزش دنیا را به چنگ آوریم، بلکه بدان جهت است که نشانه و پرچمهاي دین تو را برافرازیم و به مردم جهان شایستگی و راه هدایت و پرهیزگاري را هدیه آوریم تا بندگان ستمدیده تو امان یابند و ستمگران به کیفر خویش برسند.
خدایا! تو جانم دادي و جانم را خواهی گرفت، پس مرا در آن صراطی گذار که هیچگاه در لحظۀ جان دادن غفلت نخورم و هرگز مرا به خودم وامگذار که بی تو همیشه هیچم. بار خدایا! این جمع و این بنده حقیر را که می بینی به حدي گناهکاریم و از فرمان تو سرپیچی کرده ایم که همگی در پیشگاه کبریایی تو شرمساریم، ما را از بخشیده شدگان درگاهت قرار بده و پدر و مادران را هم ببخش و بیامرز که آنها نیز بی تو روسیاهند. الها! امت ما را پیروز بفرما و قدردان این انقلاب و اسلام و امام بگردان و این انقلاب را زمینه ساز ظهور حضرتش بفرما و ظهورش را نیز نزدیک بگردان.
خدایا خدایا، تا انقلاب مهدي، خمینی را نگهدار.
« والسلام علیکم و علی من اتبع الهدي»
علیرضا شاهینی
دوشنبه 1365 /10/ 1
.
برای این قسمت مستنداتی یافت نشد.اگر شما در این زمینه میتوانید بما کمک کنید و مستنداتی دارید، لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی زیر بفرستید تا در این قسمت بارگذاری شود.
با تشکر از همکاری شما
@saba_44
شاهرود- پارک علم و فناوری استان سمنان
آیدی ایتا: jalalibme@
شنبه _ پنجشنبه : 7:00 - 16:00
کلیه حقوق این سایت متعلق به گروه جهادی نصرا میباشد.
