شهید والامقام عباسعلی مالک بیست و ششم تیر۱۳۴۶ در شهرستان شاهرود به دنيا آمد. پدرش رضا، چوپان بود و مادرش فاطمه نام داشــت. تا دوم متوسطه درس خواند. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيســت و پنجم اســفند ،۱۳۶۳ در شــرق رود دجله عراق به شهادت رسيد. پيكر وي مدتها در منطقــه بر جا ماند و پس از تفحص، در گلزار شــهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.
اگر شما در جهت تکمیل این بخش میتوانید به ما کمک کنید و مستنداتی دارید لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی 44_saba@
ارسال فرمایید تا در سایت بارگزاری گردد.
باتشکر از همکاری شما
بسم الله الرحمن الرحيم
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون».
«کسانی که در راه خدا کشته میشوند مرده مپندارید بلکه آنها نزد خدایشان روزی می خورند»
هدیه به پیشگاه حضرت بقیةالله، درود به فرزند پاک رسول الله (ص)، آن ابرمرد تاریخ بشریت و یکه تاز میدان امامت حضرت مهدی (عجل الله تعالى فرجه الشریف) و با درود و سلام به پیشگاه نایب بر حقش امام امت این پیر ،مجاهد این یگانه [ناخوانا] که ما را از ظلم و فساد از تاریکی و ظلمت به روشنایی و حقیقت دین رهنمون ساخت و ما را از منجلاب فساد رهایی ساخت و با سلام و درود به شهیدان عزیز جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی که با دادن خون عزیزشان نهال انقلاب را آبیاری کردند و با خون آنها در هر گوشه ای از خاک این کشور از غرب گرفته تا سرزمین کربلای خوزستان لاله هایی که در آنها امید پیروزی بر استکبار جهانی را [ناخوانا] میدهد.
حالا که دست به قلم گرفته و قصد دارم که وصیت نامه بنویسم به این خاطر اسـت کـه بـر هر فرد مسلمان واجب.
من آمده ام که در این دانشگاه الهی که مملو از شور و نشاط رزمندگان عزیز اسلام است خود را بسازم، از زشتی ها و گناهان دوری نمایم. آمده ام که به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان خود لبیک گویم به رهبری که چون کوهی مستحکم و مقاوم در مقابل دشمنان خارجی و داخلی اش ایستاده است. آیا اگر امام عزیزمان در این برهه از زمان نبود به این چنین سعادتی میرسیدیم و آیا آرزویمان برآورده می شد؟
بارخدايا حمد و ستایش تو را که به من درک و شعور شهادت را دادی. معبودا چگونه لسان ناقصم این همه نعمت را گویا باشد بار خدایا شاهد باش که من با آگاهی تمام به این راه قدم نهادم و نیز میدانم که امشب شمع هفده سالگی زندگیم به خاموشی می گراید و بـه این امیدوارم که وارد دنیایی میشوم که سراسر از نور و ایمان و مرحمت الهی است.
سلام بر تو ای برادر رزمنده ای که دست از دنیا کشیده ای، دست از زن و فرزند و مادر و پدر کشیده ای و به فرمان امام عزیزت لبیک گفتی و به یاری دین اسلام و حراست از مرزهای کشور اسلامیت به سرزمین گرم خوزستان و سرزمین سرد کردستان قدم نهاده ای و برای بیرون راندن دشمن بعثی از وطن اسلامیت شب و روز سختیها و مشقت ها را تحمل نمودی تا با یاری خداوند بزرگ و تعالی و با اتکاء به ایمان اسلامیت در کنار دعاها و مناجات های امام امت و دیگر عزیزانت بر دشمن کافر غلبه کنی و آن را برای همیشه پست و نابود کنی و ریشه اش را از جا برکنی و انقلابت را به تمام جهان صادر کنی تا حکومت عدل اسلامی در سراسر جهان پیاده شود.
[ناخوانا] به این ملت همیشه در صحنه حزب الله، این امت شهید پرور من به عنوان یک برادر و فرزند کوچکتر از شما میخواهم که به هیچ وجه در هر برهه از زمان امام عزیزمان را تنها نگذارید و به نصیحتها و پندهای آن امام عزیز گوش فرا دهید چرا که سخنان و پندها و نصیحتهای او مانند دوایی است برای شفای مریضان و گره گشای هر مشکلی. ای امت شهیدپرور، امتی که با دادن بهترین فرزندان [ناخوانا] نهال انقلاب را آبیاری نمودید از شما می خواهم که کمک های خود را به جبهه های حق علیه باطل توسعه بخشید. چرا که اگر کمک ها و حمایت شما مردم حزب الله نبود سرنوشت جنگ هم معلوم نمیشد.
پیامی دارم به دوستانم: ای برادران و ای دوستان [ناخوانا] بر همه شماها سلام عرض میکنم امیدوارم اگر من نسبت به شما بدی یا کاری و خلاف میل شماها انجام داده ام مرا مورد عفو خود قرار دهید و مرا ببخشید. از همگی شماها حلالیت می طلبم. از شما می خواهم کــه ادامه دهنده راه من و تمامی شهدای انقلاب و جنگ باشید. پیامی دارم به شما دانش آموزان و از کسانی که در سنگر مدرسه مشغول درس خواندن هستید، امیدوارم که این سنگر را که خار چشم منافقان و دشمنان در پشت جبهه [است] حفظ کنید مبادا منافقی کوردل در بین شما نفوذ کرده و شما را نسبت به این انقلاب و این امام و این امت بدبین کنند و شیطان را [ناخوانا] بیدار و هوشیار باشید. برادران عزیزم درستان را خوب بخوانید که در آینده این مملکت به شماها احتیاج مبرمی دارد و این شماها هستید که باید در آینده پستهای مهم مملکتی را در دست بگیرید و آنها را به دست این کوردلان مسپارید. شما باید ادامه دهنده راه تمامی شهدا باشید و راه آنان راه و [ناخوانا] درس خواندنتان ادامه بدهید.
و سلام بر تو ای پدرم و ای مادرم، ای اسطوره های مقاوم، ای کسانی که سختی ها و [ناخوانا] و دشواریهای زندگی را در کنار فرزندانتان تحمل نموده اید، این دو نعمت خدادادی برای فرزندان این آب و خاک
ای مادر عزیزم ای کسی که شبها و نیمه شبها بیداری را تحمل مینمودی و روزهای اولیه که مرا فرزندی شیرخواره و امانتی پیش [ناخوانا] به این بزرگی رساندی از تو ممنونم. مادرم مرا ببخش. مرا ببخش اگر به تو بدی کردم یا با تو تندی نمودم مرا ببخش به خاطر اذیتهایی که به تو روا داشتم مرا ببخش و شیرت را حلالم کن تا در نزد خداوند یکتا سرافراز باشم.
و تو ای پدرم تو هم مرا ببخش به خاطر اذیتها و بدیهایی که می کردم مرا ببخش که قدر تو را ندانستم مرا ببخش که چه قدر پدر و مادرم نزد خداوند مقام و منزلت دارند از تو می خواهم که مرا ببخشی [ناخوانا] که نتوانستم دین فرزندی را [ناخوانا] کردم و کمک حال تو در زندگی باشم و همراه و غمخوار تو در زندگی باشم. مرا ببخش و [ناخوانا] حلالیت بطلب چون که می خواهم اگر این فیض عظیم الهی شامل حالم شد و خداوند مرا به این فیض بزرگ رسانید در نزد او سرافراز و روسفید باشم و میخواهم کسی از من شکوه و گله ای نداشته باشد.
پدر و مادرم ناراحت نباشید از اینکه فرزندتان را از دست داده اید بلکه باید خوشحال هم باشید چرا که این امانتی بیش در نزد شما نبود و باید آن را به صاحب اصلی اش برگردانید [ناخوانا] خوشحال باشید که این امانت را در راه خودش و برای حفظ آیین دین و کتاب آسمانی اش داده اید. مادرجان من ۲۰ تومان [ناخوانا] مسجد امام حسن (ع) کرده ام از تو می خواهم که از پــول خودم آن را بیرون و به آنجا بیندازی و اگر پولی هم باقی داشتم خرج جبهه و جنگ کنید و خداوند به شما پدر و مادر عزیزم [ناخوانا] و باید هر پنج شنبه بر سر مزار من بیایید و برای من قرآن بخوانید و شما ای برادران عزیزم امیدوارم که شماها مرا ببخشید و [ناخوانا] که اگر اذیتی نسبت به شما روا داشتم مرا حلالم کنید و مورد عفو خودتان قرارم بدهید. از شما میخواهم که سختیها و دشواریهای زندگی را تحمل کنید و خودتان را متوسل به چیزهای مادی این دنیا که دنیایی فانی بیش نیست دل ببندید و یاد خدای بزرگ مرتبه را همیشه در یاد خود زنده نگه دارید همین طور که قرآن شریف هم می گوید «الا بذکر الله تطمئن القلوب».
.
حال ای برادران بدانید که با یاد خدا دلهایتان آرام میگیرد از شماها مــی خـواهـم کـه برای من نماز قضا بخوانید و برای من روزه بگیرید و از قومان و خویشان و دوستان و آشنایان برایم حلالیت بطلبید و ادامه دهنده راه من و تمامی شهدای دیگر باشید. و تو ای خواهرم از تو میخواهم که فرزندانت را طوری تربیت کنی که در آینده ادامه دهنده راه عموهایش و دایی هایش باشند و راه آنان را تا قیام حضرت مهدی (عج) ادامه دهند و تو هم در زندگی زینب وار عمل کن و مانند زینب (س) درس شکیبایی و استقامت و صبر را به دیگران بیاموز و امیدوارم که اگر به تو بدی یا بدرفتاری کردم ببخشی و مرا مورد [ناخوانا] قرارم دهی و خواهرم مادرم را در تنهایی قرار مده که مبادا در [ناخوانا] شهادت فرزندش بگرید و دل دشمنان و منافقین کوردل را شاد کند.
به امید پیروزی نهایی رزمندگان بر علیه صدام و صدامیان و آزادی سالکان مقدس قدس، [ناخوانا]، كربلا. از همگی شماها التماس دعا دارم
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
۱۳۶۳/۱۲/۱۳
عباسعلی مالک
(ناخوانا) مکن بهر فرزند شهیدت
چون که شب موعود رسد مادر جان
چون رفت نوجوان ما به زیر تانک دشمن
رفتن حق است رفتن در راه خدا مادرم
گویی رفتند عاشقان تا کربلا مادرم
چونکه فرزند شهیدت در پیش خداست امشب
فرزندت به عبادتگاه عاشقان است امشب
من هم می روم مادر جان به دیار عاشقان امشب
مهدی آید، مهدی آید در جوار عاشقان امشب
رفتند یاران به دیار عاشقان امشب
۶۳/۱۲/۱۳
الحقیر عباسعلی مالک
برای این قسمت مستنداتی یافت نشد.اگر شما در این زمینه میتوانید بما کمک کنید و مستنداتی دارید، لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی زیر بفرستید تا در این قسمت بارگذاری شود
با تشکر از همکاری شما
@saba_44
شاهرود- پارک علم و فناوری استان سمنان
آیدی ایتا: jalalibme@
شنبه _ پنجشنبه : 7:00 - 16:00
کلیه حقوق این سایت متعلق به گروه جهادی نصرا میباشد.
