بسم الله الرحمن الرحيم
«و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون»
آنان که در راه خدا کشته شدهاند آنها را مرده مپندارید بلکه آنان زنده اند و روزی آنها نزد پروردگارشان میباشد.
من که در این راه قدم میگذارم نه برای انتقام بلکه برای خدا و برای احیای اسلام و قرآن هر تیری که به سمت دشمن نشانه روم به خاطر خدا و هر تیری که به سویم آید برای رضای خدا، من آگاهانه [این] راه را انتخاب نموده و راهی که حسین (ع) برای خویشتن [انتخاب] نمود. ای پدر ارجمندم مرا حلال کن و با استقامت و صبر و شکیبایی از انقلاب اسلامی دفاع کن مبادا خود را ببازی و گریه کنی چون گریه تو باعث ناراحتی من است و به دعای خیر پاسداران و رزمندگان اسلام در هر کجای جهان باش
مادر بر خود ببال و افتخار کن که فرزندت را در راه خدا دادی همچون مادر و هب[ پردل] و صبور باش و جامۀ نو بپوش و شادی کن و بر مزارم شیرینی تقسیم کن [چون] یمن ندارد در شب زفاف دامادی پسرت گریه کنی، مادرم چون من مادر [داشته ام] از دنیا رفته ام، اگر خواستی گریه کنی بر سر قبر شهیدانی که مادر نداشته اند گریه کن. همچون مادر حضرت عباس (ع) موقعی که به سر قبر پسرش می رفت، می گفت پسرم مــن بـرای تــو گریه نمی کنم، من برای پسر فاطمه (ع) گریه میکنم.
مادرم، خواهرانم را جمع کن و شادی کنید و برای من گریه نکنید اما خواهرانم که همچون دایه ای مهربان و دلسوز بــرایـم بودند من از شما خجلم چون بسیار زحمت مرا کشیدند و برایم محبت داشتید. برایم گریه نکنید برای من شادی کنید. جامۀ نو بپوشید زیرا برادرتان داماد شده، دامادی که خلعت دامادی کفن و [ناخوانا] عروسیش خون و حجله زنانش قبر و چه عروسی بهتر از این که جوان همچو قاسم بن الحسن (ع ) عروسی کند. امیدوارم که برادری خوبی برای خواهرانم و فرزندی لایق برای مادرم بوده باشم.
برادران عزیزم مهربانم اگر خبر شهادت برادرت را شنیدی صبور باشيد، جامـه نـو بپوشید ، دوستانم را جمع کنید بین آنها شیرینی تقسیم و به آنها بگو حسن داماد شده، برادرانم من این راه را آگاهانه انتخاب کرده ام و در انتخاب آن اجباری نبوده است، مــن راه حسینیان را انتخاب کرده ام از برای مکتبم و ملتم مملکتم امیدوارم برادر خوبی برایتان بوده باشم و برای همۀ شما طلب صبر و استقامت از پروردگار خواهـانـم بــه تـمـام [ناخوانا] و خویشان و همسایه ها سلام مرا برسانید.
تو ای مادر مکن زاری که اکنون من بسی شادم
نمردم، زنده می باشم بود رنج تو در یادم
همانا شیر پاک تو مرا جانباز پرورده
که جان خویشتن را در ره قرآن ز کف دادم
تو هم بابای خوب من مكن زاری مزن بر سر
که این است افتخار تو اگر بر خاک افتادم
شهید راه حق هستم فدای دیـــن قــــرآنم
شهید جاودانم بانگ آزادی به دل دارم
حسن قربانی