1064

محمدرضا رنجی

نام و نام خانوادگی: محمدرضا رنجی
نام پدر: احمد
تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۰۳/۲۸
محل تولد: شاهرود
استان تولد: سمنان
مسئولیت: رزمنده
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۰۸/۱۱
نام عملیات: محرم
محل شهادت: جنوب عین خوش
نحوه شهادت: اصابت ترکش به سر
وضعیت پیکر: دارد
محل مزار: گلزار شهدای شاهرود
کپی لینک صفحه
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

شهید والامقام محمدرضا رنجی بيست و هشتم خرداد ۱۳۴۲ در شهرستان شاهرود ديده به جهان گشود. پدرش احمد و مادرش زهره نام داشت. دانش آموز چهارم متوسطه بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. يازدهم آبان ۱۳۶۱ در عينخوش توســط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به سر، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

همراهان گرامی اگر شما در جهت تکمیل این بخش میتوانید به ما کمک کنید و مستنداتی دارید لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی  44_saba@ ارسال فرمایید تا در سایت بارگزاری گردد.

باتشکر از همکاری شما

 

بسم الله الرحمن الرحیم
«یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی »
با درود بر یگانه رهبر و فرمانده کل قوا حضرت مهدي(عج) و با درود بر نایب برحقش
امام خمینی و با درود بر شهیدان از صدر اسلام تاکنون.
اینجانب محمدرضا رنجی فرزند احمد در حالی که تندرست ، صحیح و سالم هستم وصیت خود را به شرح ذیل مینویسم:
امیدوارم که این پیامی باشد براي ملت عزیز و خانواده خودم. هرچند کوچکتر از آنم که برایشان پیامی دهم.
خداوند را سپاس میگویم از این که نعمت شرکت در این جهاد مقدس را به من داد. خداوند را سپاس میگویم از این که دوباره توانستم در جبهه های جنوب در این ماه محرم« ماه خون و قیام» حضرت حسین بن علی(ع) حضور داشته باشم و در جبهه هایی که همه جاي آن را خون شهیدان عزیزمان پر کرده است و عطر و آهنگ خاصی به آن منطقه بخشیده است در جبهه هایی که هر گوشه و کنار آن را بنگري صداي نوحه و مصیبت بگوش میرسد. در جبهه هایی که فریاد یا حسین و یا مهدي رزمندگان قلب مزدوران شرق و غرب را به لرزه میاندازد در جبهه هایی که [هرگز] آن دعاي کمیل و دعاي توسل آنرا نمیشود فراموش کرد و ناله هاي رزمندگان را در دل شب به فراموشی سپرد. اینک که پاي به این جاي مقدس و پاك گذاشتم جز رضاي خداوند متعال را در نظر نگرفته ام و راضی هستم به رضاي او. اما چند سخنی دارم با شما امت بیدار و ملت عزیز وشهیدپرور از شما میخواهم امام امت این نور فروزان در دل شب تاریک. امید همه جهانیان را یاري کنید و گوش به صحبتهاي آن عزیز دهید که همواره باعث پیشرفت وسعادت شماست و آن قائد اعظم را یاري کنید که یاري کردن آن رهبر یاري کردن حضرت رسول الله محمد بن عبدالله(ص) و ائمه و امامان دین است.
همیشه به صلاح شما بوده و هست که پشتیبان و گوش به فرمان روحانیت باشید و درهر مسئله اي از وجود آنها استفاده کنید و میدانید که با بودن این نعمت خداداد است که جمهوري اسلامی در خط اسلام و قوانین قرآنی قرار دارد پس قدر این عزیزان را بدانید که همه ابرقدرتها و عمال آنها از نفوذ کلام و بیان آنها میترسند و همیشه دشمن آنان بودند.
در راه خدا که گام برداشته اید از هیچ ابرقدرتی نهراسید با یاد خدا دلهایتان را آرامش بخشید که (الا بذکر الله تطمئن القلوب) و انشاءالله نصرت و پیروزي خداوند نزدیک است
آن نصرتی که در قرآن کریم امر فرموده است.
سخنی هم دارم با شما دوستان و آشنایان عزیزم آن کسانی که امید امام و ملت مسلمان هستید از شما میخواهم که هر یک از شما به نوبه خود امام امت را به مردم بشناساند وخط اصلی انقلاب را در همه جا مطرح کند که اجر و ثواب زیادي خواهید برد که انشاءالله شهدا هم از شما راضی باشند. همیشه تشکیلاتی عمل کنید و نگذارید بار دیگر منافقین درمدارس و محافل ما مهره سازي کنند که بعدها ضربه آن را با به شهادت رساندن عزیزانمان بخوریم. تشکیلات را در همه جا عملی کنید که به گفتۀ شهید مظلوم بهشتی کار تشکیلاتی ما حالت عبادت دارد. پس بکوشید تا آنجا که میتوانید در تشکیلات حزب جمهوري اسلامی که کاملاً در خط امام و مورد تأیید امام و روحانیت مبارز همچون خامنه اي عزیز و هاشمی رفسنجانی است کار کنید، که خون 72 تن شهید حزب و شهید بهشتی در انتظار جواب ما ملت است و حزب جمهوري اسلامی را به مردم بشناسانید که مردم آگاه باشند و زود تحت تأثیر حرفها و یاوه گویی منافقین و عمالشان قرار نگیرند.خیلی از شما معذرت میخواهم که مزاحم وقت عزیزتان شدم و اگر در این مدتی که با هم بودیم خطایی و یا حرف تند و خشنی از من دیده و یا شنیده اید ببخشید و در حقم دعا کنید. از خداوند در حق طلب عفو و بخشش بنمایید امیدوارم که بتوانیم از ادامه دهندگان راه شهدا و صالحان دین باشیم و بتوانیم چنان خدمتی به خانواده هاي این عزیزان کنیم که در خور شأن والا و مقام آنها باشد.
در پایان سخنی دارم با شما پدر و مادر و برادران عزیزم آن کسانی که همه وجود خود را وقف من کردید که بتوانم شاید روزي به درد این ملت بخورم و باري را از دوش جامعه بردارم و با خدمت خودم شما و ملت را از خود راضی و خشنود کنم. مادر عزیزم هرگز نتوانسته و نمیتوانم آن خوبیها و محبتهاي تو را حتی یک شب از آن بیدار خوابیهاي شما را جواب بدهم امیدوارم که خداوند به شما اجر و مزد دهد، چون خیلی مقام والا و قرب و منزلت در نزد خدا دارید.
اگر در این راهی که رفته ام خداوند مرا لایق دانست و خواستار معامله با من شد و به شهادت رسیدم هرگز هراس به خود راه مده و شیون و زاري نکن که شاید این یک امتحان خدایی باشد و بکوش از این امتحان خدایی با سربلندي و افتخار بیرون بیایی. میدانم هرچند مشکل است از دست دادن عزیزان چنان باش که دیگر مادران شهدا بودند و دیگر زنان از حالت تو به خود حسرت بخورند و [تکانی که] باعث تقویت روحیه آنان شود که اگر باز براي جبهه احتیاج به نیرو بود پدران و مادران با رویی باز و خوشحال عزیزان خود را بفرستند به میدان کارزار. امیدوارم که مرا ببخشی از اینکه، این مدت کوتاه زندگی ام شما را خیلی زجر دادم و همیشه باعث رنجش خاطر شما شدم.
پدر عزیزم من کوچکتر از آنم که به شما حرف و یا پیامی دهم میدانم که مقاوم و صبور هستید و این یک نعمتی است که خداوند به شما داده است. برادرانی که در نزد شما قرائت میخواندند را چنان تربیت و سواد قرآنی یاد بده که فردا بتوانند هر یک به درد این جامعه و ملت مسلمان بخورند. خیلی از شما معذرت میخواهم و امیدوارم که مرا ببخشید.از این که در طول مدت زندگیم شما را اذیت و آزار کردم. نمازهایی قضا دارم که برایم بخوانید چند روزي را در ماه مبارك رمضان جبهه بودم که برایم روزه بگیرید.
برادرم محمد [چنان] فرزندانت را [به خوبی] تربیت کن که آنها امیدهاي امام و ملت هستند، سعی کن نماز و دیگر احکام را از همان کوچکی به آنها یاد بدهی چون ذهن [ناخوانا] آنها آماده است، برادرم محمود را سلام مخصوص برسانید و این پیام ناقابل را هم به او برسانید. سعی کن [که] بتوانی آن طور که ملت مسلمان و امام میخواهد در راه خدا قدم برداري و باعث فخر ملت شوي و از علمت در راه مکتب استفاده کن و به درد اسلام ومسلمین برس امیدوارم که مرا میبخشید. در پایان چند خط شعري است که برایتان نوشته ام:

هر آن کو چشم دل بیدار دارد نظر پیوسته با دلدار دارد
به هر جا بنگرد چشم خدا بین تماشاي جمال یار دارد
خوشا آن کو عنایت با خدا کرد به حق پیوست و ترك ماسوا کرد
درود بر امام امت امید مستضعفان جهان امام خمینی، درود بر امید امام و امت آیت الله منتظري*، درود بر رزمندگان پرتوان اسلام.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدي خمینی را نگهدار.

بسمالله الرحمن الرحیم
« ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیلالله امواتا بل احیاء ولکن لاتشعرون »
با درود بیکران به فرمانده کل قوا (حضرت مهدي(عج) و نایب برحقش امام خمینی، با درود بر تمام شهدا از کربلاي حسین(ع) تا کربلاي غرب و جنوب ایران.
میدانم که در اول زندگیم هیچ خدمتی به اسلام و ملت مسلمان نکردم و همیشه درگناه و معصیت بودم اکنون که خود را شناختم و به هوش آمدم از خدا میخواهم که به من لطفی کند و منت بر من بگذارد تا بتوانم از گناهان گذشته توبه کنم و بهسوي او برگردم. ازهمه اقوام و خویشان میخواهم که مرا ببخشند و براي من دعا کنند تا خدا مرا ببخشد. ازدوستان و برادرانی که بهر نحو آنها را رنجانده و اذیت نمودم از آنها خواهش میکنم که مرا مورد مرحمت و بخشش خود قرار دهند.
و اما شما برادران همفکر از شما میخواهم که منسجمتر و الهی تر و در راه حق خود بهر نحو پافشاري کنید و در هر حال پشتیبان محرومان و مستضعفان باشید. جهاد سازندگی- سپاه پاسداران [و] نهادهایی که از متن این انقلاب جوشیده اند را یاري کنید و پشتیبان روحانیت اصیل در خط امام بوده و طرفدار و همراه آنان باشید. امام این قلب تپنده امت را یاري کنید. که یاري کردن این مرد بزرگ، یاري کردن خدا و اولیاء اوست.
پدرم و مادرم میدانم که در این دوران زندگیم فرزند خوبی براي شما نبودم و شما را خیلی زجر دادم و نتوانستم آن طور که شما لیاقت داشتید حق شما را ادا کنم و امیدوارم که مرا ببخشید و استوار و مقاوم باشید. (مادرم چنان باش که زنان دیگر از حالت تو حسرت بخورند و احساس حقارت و کوچکی کنند زینب وار تمام مسائل و مشکلات را پشت سر بگذار که خداوند بزرگ با صابرین است) سلام گرم و صمیمانهام را به همه اقوام و خویشان برسانید.
برادرم محمود دوست داشتم یکبار دیگر تو را ببینم، اما خدا خواست که اینطور بشود.امیدوارم که بتوانی به این ملت محروم و مسلمان ایران کمکهاي فراوانی کنی و در این راه مقاوم و پایدار باشی. برادرم محمد فرزندت را چنان تربیت کن که بتواند به اسلام خدمت کند و فردي موثر براي این آب و خاك باشد. از شما برادران و اقوام التماس دعا دارم و امیدوارم که مرا ببخشند.
درود بر رهبر جهان شیعه امام خمینی، درود بر امید و امت آیت الله منتظري*، درود بر رزمندگان پرتوان اسلام
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
محمدرضا رنجی

*وصیتنامه در زمانی قبل از عزل آیت الله منتظری توسط حضرت امام خمینی نگاشته شده است

راوی همرزم شهید مهرداد نظری:
عملیات محرم ۱۳۶۱
منطقه عین خوش عملیات با شروع طوفانی عجیب شروع شد نزدیکهای صبح در حالی که خسته و ناراحت از شهادت و زخمی شدن برادرم و دوستانم به پیشروی خود ادامه میدادیم در حالی نمیدانستم کجا هستیم نشستیم .
بی سیم زده شدکه ما نتوانستیم به اهداف خود برسیم و باید سریع حرکت و به لشگری که سمت راست ما که تقریبا به اهدافش رسیده بود دست بدهیم در شیاری براه افتادیم وسطهای راه آسمان کاملا روشن شد دیگه نای راه رفتن نداشتیم ولی بچه ها توی راه با هم شوخی میکردند و میخندیدیم‌.
در این بین هم شهید محمد رضا عامریان گفت چقدر خوبه اگه شهید بشیم همه با هم بریم (تعدادی که باهم بودیم چند ماه در یک چادر رفاقت محکمی پیدا کرده بودیم دوست داشت اگه قرار بریم اون دنیا همه با هم باشیم) چند دقیقه از این حرفش نگذشت که دیده بان عراق ما را شناسایی کرد و چندین موشک کاتیوشا سمت ما زدند سومین موشک درست در وسط جمع مان اصابت کرد و محمد رضا با دوستانی مثل رنجی و حسین غفوری و رجبعلی امیری و.......بشهادت رسیدند وقتی بالای سرش رسیدم با پای قطع شده اش .......

 

همراهان گرامی اگر شما در جهت تکمیل این بخش میتوانید به ما کمک کنید و مستنداتی دارید لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی  44_saba@ ارسال فرمایید تا در سایت بارگزاری گردد.

باتشکر از همکاری شما

 

در این بخش می توانید تصویر مربوط به بارکد دوبعدی این صفحه را دانلود کنید یا برای نصب روی مکان های منتسب به شهید از قسمت محصولات فرهنگی سایت اقدام به سفارش بارکد فیزیکی نمایید. این بارکد دوبعدی توسط همه گوشی های هوشمند دارای دوربین، قابل اسکن است و افراد با اسکن کردن آن به سادگی وارد این صفحه خواهند شد.

بالا