651

جواد اعظمی

نام و نام خانوادگی: جواد اعظمی
نام پدر: عزیز
تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۰۱/۰۱
محل تولد: علی آباد کتول
استان تولد: گلستان
مسئولیت: تخریب چی
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۰۴/۳۱
نام عملیات: رمضان
محل شهادت: جنوب پاسگاه زید
نحوه شهادت: انفجار مین
وضعیت پیکر: پیکر پاک و مطهرش پس از ۱۲ سال در عملیات تفحص شناسایی و در گلزار شهدای شاهرود به خاک سپرده شد
محل مزار: گلزار شهدای شاهرود
کپی لینک صفحه
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

شهید جواد اعظمی یكم فروردين ،۱۳۴۵ در روســتاي مزرعه از توابع شهرســتان گرگان به دنيا آمد. پدرش عزيز، كارگــر بود و مادرش گوهر نام داشــت.وی از کودکی زیرک و چابک بود و در محفل‌های سیاسی و مذهبی حضور پررنگ داشت و به واسطه بصیرت و دانایی که با شرکت در این محفل‌ها کسب کرده بود، با وجود سن و سال کم، درک بالایی داشت. دانش آموز ســوم راهنمايي بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت.این شهید بزرگوار نخستین بار از سوی سپاه شاهرود و تیپ ۱۷ علی ابن‌ ابیطالب(ع) به جبهه اعزام شد و در بخش‌های مختلف از جمله تخریب‌چی پا به پای دیگر رزمندگان مردانه و شجاعانه در دفاع از خاک وطن ایفای نقش کرد.

این شهید جلیل‌القدر پس از بارها اعزام به جبهه و حدود هشت ماه و ۱۰ روز نقش‌آفرینی در دفاع از خاک میهن، سرانجام سی و یکم تیر ۱۳۶۱ در عملیات رمضان با سمت تخريبچي و بيسيمچي به همراه دیگر دوستانش شهید شد.پیکر مطهر شهید اعظمی پس از ۱۲ سال در عملیات تفحص سال ۱۳۷۳ شناسایی شد و با بازگشت به خاک وطن در گلزار شهدای شاهرود به خاک سپرده شد.

همراهان گرامی اگر شما در جهت تکمیل این بخش میتوانید به ما کمک کنید و مستنداتی دارید لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی  44_saba@ ارسال فرمایید تا در سایت بارگزاری گردد.

باتشکر از همکاری شما

بسم الله الرحمن الرحیم
« ان الله یحب الذین یقاتلونَ فی سبیله صفاً کاَنهم بنیان مرصوص »

با خون شهید بیعتی تازه کنیم در حق طلبی جهان پرآوازه کنیم

خدایا، پروردگارا، تو خود می دانی که ما چقدر مشتاق شهادتیم و نیز می دانی که هدف ما شهادت نیست بلکه پیروزي در راه توست. اگر توانستیم می کشیم و اگر نتوانستیم کشته می شویم، ولی در هر حال پیروزي با ما است، چون تو فرموده اي « ان الله یدافع عن الذین آمنوُا » و خداوندا، چه دلیلی بهتر و چه منطقی قاطع تر براي جهاد ما که فرمود ه اي « جاهدوا فی الله حق جهاده»
پروردگارا، اینک تو را شاهد می گیریم که آگاهانه به مشهد خویش می روم براي جهاد در راه تو و در راه به تحقق رساندن جمهوري اسلامی در سراسر دنیا. اي پدر، براي من گریه مکن و مادرم را دلداري بده. از خدا می خواهم تا شما را یاري دهد تا آنچه در توان دارید در راه اسلام جانفشانی کنید و خدا به من توان بدهد که بتوانم تا آخرین قطره خونم در راه اسلام جانفشانی کنم.
« والسلام »
اینک که ما با دنیا طرف شده ایم، تنها تو را داریم و راهنمایی هاي این مجاهد و این ابرمرد زمان (امام خمینی) را. اماما، اینک سخنی با تو دارم: اي که قلب هاي ما را تسخیر کرده اي و اگر تو نبودي انقلابی در این سرزمین تا صدها سال دیگر رخ نمی داد، مگر باز هم به رهبريِ رهبری چون تو. اماما، اینک که ضربه ها از هر طرف بر پیکر تو فرو می آید،ولی تو با یاري خدا همچون کوهی استوار بر پا ایستاده اي و مسئولیت سنگین نذیران و بشیران را به دوش می کشی، مطمئن باش که ما یار و یاور توایم و از اسلام دفاع خواهیم کرد. می توانم بگویم همین قدر که مشتاق شهادتم مشتاق دیدن امامم نیز می باشم. خدایا، به ما پدر و مادر و خانواده و دوستانم صبر و مقاومت همراه با آگاهی عطا کن تا بدانند که « اصاب من مصیبه الا باذن الله»
جمله اي از امامم به یاد آمد که بیشتر زبان حال من است:
« من که زندگی ام به اسلام خدمتی نکرد، شاید مرگم موجب خدمتی شود»
آخرین کلام اینکه من که نه لیاقت بهشت را دارم و نه لیاقت اسم شهید و جاي شهید را، ولی لطف خدا و رحمت حق و بخشندگی او را نیز نمی توانم فراموش کنم. با وجود این، اگر شما بازماندگان براي من دعا کنید و مرا ببخشید، من در قیامت نیز به خودم اجازه خواهم داد که از خداوند براي شما طلب آمرزش کنم. و پیامی براي مادرم: وقتی که شهید شدم براي من گریه نکند . پیامی دیگري براي پدرم: تو اي پدر عزیز، دست هاي پینه بسته ات را از راه دور می بوسم، مرا ببخش، شما در حق من محبت ها کرده اید. پدر عزیزم، شما را به خدا سوگند می دهم که براي من ناراحت نباشی، زیرا من هدفی مشخص داشتم و براي رسیدن به هدفم هیچ سدي نمی تواند در جلوي من مقاومت کند . هر وقت ناراحت شدي، براي سرور آزادگان، حسین(ع)، گریه کن که در زمانی که نه قلم بود و نه دفتر با 72 تن یارانش خون خود را جوهر و زمین را کاغذ قرار داد و نوشت :
« مرگ سرخ بهتر از زندگی ننگین است »
[وصیت نامه اي دیگر]
بسم رب شهداء و الصدیقین
با یاد الله و با سلام به حضور امام زمان(عج ) و درود بیکران به نایب برحقش امام خمینی و با سلام به خانواده گرامی ام و امت همیشه بیدار وصیت نامۀ خود را به شرح زیر بیان می کنم:
اکنون که این وصیت نامه را می نویسم مورخۀ 22/04/1361 مصادف با روز احیاء 21 ماه مبارك رمضان می باشد که در جبهه هستم و نزدیک حمله است یا یک شب دیگر حمله است و یا دو شب دیگر.پدرم و مادرم، هیچ ناراحت نباشید از براي من . اگر که من شهید شدم، شما باید خوشحال و شادمان باشید و اگر شما ناراحت شوید منافقین به شما می خندند. وصیتی که به شما برادرانم و خواهرانم دارم این است که اگر من شهید شدم، براي من گریه نکنید .مادرم، شما باید همچون زینب(س) باشید و خواهرانم، شما هم باید مانند زینب(س) در راه اسلام جانفشانی کنید و حجاب خودتان را حفظ کنید. پدر و مادرم، اگر از من بدي دیدید مرا ببخشید. چون که من جوان بودم و سطح فکر ما به آن صورت نبود که به شما بدي نکنیم. پدر و مادرم و برادران و خواهرانم، من هنوز آرزو دارم، آرزوي چه؟ آرزوي کربلا دارم. من از خدا می خواهم که هرچه زودتر [ناخوانا] پدرم کلید قدس در حرم مطهر حسین ابن علی(ع) است. به امید روزي که خانوادة شهدا را در سر قبر سالار [ناخوانا] شهیدان، حسین ابن علی(ع)، ببینیم. پدرم و مادرم، شما امام را دعا کنید که هرچه داریم از امام است و در آخر نماز امام را دعا کنید و براي فرج امام زمان(عج ) هم دعا کنید . و برادرانم، اگر من شهید شدم، اسلحه ام را بر زمین نگذارید. اسلحه ام را بردارید و چنان بر قلب دشمن بزنید و لشکر کفر را متلاشی کنید که خودتان خوشحال شوید . در آخر، آرزوي طول عمر رهبر انقلاب، امام خمینی، را از خداوند بزرگ خواستارم.
به امید پیروزي رزمندگان اسلام بر علیه کفر (22/04/1361)-21 ماه مبارك رمضان - جواد اعظمی
[وصیت نامه اي دیگر]
بسم الله الرحمن الرحیم
«و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون »
« و هر آینه شما را به چیزي از ترس و گرسنگی و کاهش از اموال و جان ها و ثمرات مورد آزمایش قرار می دهیم و مژده ده به صبرکنندگان، آنان که هرگاه مصیبتی به آنها رسد می گویند ما از خداییم و بازگشت ما به سوي اوست »
انسان در طول زندگی خود هر لحظه در برابر آزمایشی از طرف پروردگارش قرار دارد و ارزش هر کس بستگی به آن دارد که چگونه از این امتحانات بیرون بیاید . انسان براي ماندن و زندگی کردن دائمی در دنیا آفریده نشده است. انسان باید از فرازونشیب ها عبور کند تا خدا را ملاقات کند. « یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحاً فملاقیه » . آري باید انسان در راه الله رنج ببرد تا او را ملاقات کند.این سرنوشت انسان است. بزرگی هر روح به اندازه رنجی است که در راه الله می برد. روح هاي بزرگ همواره به رنج هاي بزرگ مبتلایند. مگر نه اینکه حسین ابن علی(ع)، این روح بزرگ آفرینش، باید بزرگ ترین رنج ها را ببرد و در بزرگ ترین امتحان ها شرکت جوید. ما که شیعه هستیم باید از او پیروي کنیم. باید همچون او گوشه اي ساخت و از اینجا کوچید، زیرا که دنیا نه جاي ماندن است و نه ارزش ماندن را دارد، آن هم زمانی که اسلام عزیز مورد هجوم جهانخواران و ایادي آنها قرار گرفته. چگونه می توان به دور از صحنه درگیري حق و باطل به زندگی روزمره تن در داد. باید شهادت و مرگ سرخ را برگزید تا براي همیشه از مرگ سیاه رهایی یافت، تازه ما که با ریختن خون خود در راه خدا که کاري نکرده ایم، تنها امانت را به صاحبش برگردانده ایم. من که در طول زندگی کاري براي اسلام نکرده ام، شاید با خواست خدا ریخته شدن خونم موجب آمرزش گناهان و پیشرفت اسلام عزیز شود. اگر در دنیاي شما می ماندم، چه می کردم؟ آیا زندگی در جوار رحمت خداوند که مژده اش را داده است با مرگ تدریجی که زندگی اش نام نهاده اند مساوي است؟ پدر و مادر مهربانم ، شما مرا از دست نداده اید، به خدا قرض داده اید.
« من [ذا الذي] یقرض الله قرضا حسنا فیضاعفه ».مادر مهربانم، مرا خدا به تو داده بود، تو نیز به او برگرداندي. پس آیا خدا برایت کافی نیست؟ باید با متانت بسیار بر این مصیبت صبر کنی نیکو، که در آن شکایتی نباشد تا خداوند پاداشت را بدهد. وقتی این شهادت را براي خدا و به خواست خدا و در راه خدا داشتی، این مصیبت بر تو آسان خواهد شد.
از پدر و مادر و برادران و خواهرانم می خواهم که بعد از شهادت من صبر و تقواي را پیشه خود کنند و محور تمام کارهایشان را خدا قرار دهند و برادران، تنها خط امام خمینی و قرآن است که می تواند ما را از انحرافات فکري رهایی داده و به سوي قرآن روي آورد و آن را همان گونه که هست دریافت و به آن عمل کرد. باید با تمام قوا براي خدا و انقلاب اسلامی کار کرد و در این راه هیچ سستی به خود راه نداد. خدایا، اینک به سوي تو آمده ام واز همه به سوي تو گریخته ام. با تمام گناهانم دعایم را پذیرا باش و مرا به آرزویم برسان.خدایا، چون غم ها هجوم آورند، تو خود توشه من باش و خدایا، من دیگر طاقت دوري تو را ندارم. مرا از نظر به کرامتت محروم مفرما. خداي من، فرداي قیامت مرا به دیدار خود شاد گردان. خداوندا، مرا به قسمت خود راضی و قانع گردان و از سر تقصیراتم بگذر.« الهی هب لی کمال الانقطاع الیک » خدایا قلبم را از عشق خودت لبریز کن تا چشمم را توانایی تحمل آن نباشد و خونم در راه تو ریخته شود و روحم به سوي تو به پرواز درآید.
« والسلام »

 

همراهان گرامی اگر شما در جهت تکمیل این بخش میتوانید به ما کمک کنید و مستنداتی دارید لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی  44_saba@ ارسال فرمایید تا در سایت بارگزاری گردد.

باتشکر از همکاری شما

در این بخش می توانید تصویر مربوط به بارکد دوبعدی این صفحه را دانلود کنید یا برای نصب روی مکان های منتسب به شهید از قسمت محصولات فرهنگی سایت اقدام به سفارش بارکد فیزیکی نمایید. این بارکد دوبعدی توسط همه گوشی های هوشمند دارای دوربین، قابل اسکن است و افراد با اسکن کردن آن به سادگی وارد این صفحه خواهند شد.

بالا