پرسنلی

علیرضا صدیقی

نام و نام خانوادگی: علیرضا صدیقی
نام پدر: محمدرضا
تاریخ تولد: ۱۳۴۱/۰۷/۲۷
محل تولد: شاهرود
استان تولد: سمنان
مسئولیت: رزمنده ـ نیروی فرهنگی گروهان
تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۴
نام عملیات: والفجر۸
محل شهادت: جنوب اروندرود ـ ۱۳۶۴
نحوه شهادت: اصابت گلوله به سینه
وضعیت پیکر: دارد
محل مزار: گلزار شهدای شاهرود
کپی لینک صفحه
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

شهید والامقام علیرضا صدیقی بيســت و هفتم مهر ،۱۳۴۱ در شهرستان شاهرود به دنيا آمد. پدرش محمدرضا، بنا و معمار بود و مادرش طاهره بیگم نام داشــت. تا پايان دوره راهنمايــي درس خواند. نجار بود. به عنوان بســيجي در جبهــه حضور يافت. بيســت و دوم بهمن ۱۳۶۴ در فاو عراق بر اثر اصابت تركش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

اگر شما در جهت تکمیل این بخش میتوانید به ما کمک کنید و مستنداتی دارید لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی  44_saba@ ارسال فرمایید تا در سایت بارگزاری گردد.

باتشکر از همکاری شما

بسم الله الرحمن الرحیم
«انفروا خفافاً و ثقالاً و جاهدوا باموالکم و انفسکم فی سبیل الله ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون»

«برای جنگ با کافران سبکبار و مجهز بیرون شوید و با فوج پیاده و سواره آسان با مشکل در راه خدا با مال و جان جهاد کنید این کار شما را بسی بهتر خواهد بود اگر مردمی فکر و دانش باشید » (سوره توبه 40 - 41)
علیرضا صدیقی، فرزند محمدرضا، متولد 1341
به نام خدا و با درود فراوان به پیامبر بزرگ اسلام و درود بر 12 امام و چهارده معصوم پاك و درود بر امام امت و امت شهیدپرور ایران.
ای آن کس که مرا آفریده ای، خدایا! من با بار گناه و کوله باری سنگین با پرونده ای سیاه آمده ام تا خودمان را بسازیم. خدایا این روح پاکم آلوده به گناهان شده است و آمده ام که در دانشگاهی که عاشقان تو در جبهه [ها] شب اشک شوق می ریزند، خدایا نمی دانم که چگونه در خانه تو را بکوبم. خدایا من خیلی گناهکارم، به جز درب خانۀ تو جای دیگری را ندارم.
معبودم تویی، آقایم تویی که می توانی گناهان مرا ببخشید. ای زمین خوزستان، ای زمین کردستان، ای زمین غرب و جنوب تو شاهد باش که من برای رضای خدا آمده ام جبهه، ای خدا! اگر توبه شکسته ام، بازآمده ام، خدایا این بدنم ضعیف است، ناچیز است رگ، پوست، گوشت، همۀ اعضای بدنم ناچیز است.
خدا این بدنی که طاقت یک قطره آب جوش را ندارد چگونه طاقت عذاب تو را داشته باشد؟ خدایا در دعاهای توسل دست توسل به درگاه چهارده معصوم دراز کرده ام و خودم را همراه این سربازان امام زمان(عج) کرده ام. این سربازان دل شکسته اند، شاید با توکل به خودت ای خدا [و] توجه چهارده معصومت به این سربازان، مورد لطف قرار گرفته ام. خدایا من زبان گویا ندارم، چه بگویم؟ ولی خدایا همین قدر می توانم بگویم که من شاهد باطنی جز تو ندارم که شاهد باشد که این بدن ناتوان من در راه تو پاره پاره شده است.
ای خدا باطن من را تو می دانی و خدایا مرا ببخشید، گناهان مرا بیامرز و از گناهان من در گذار. خدایا دوست دارم با ملتم، با دوستانم، با خویشانم سخن بگویم ولی چه کنم که صحبت ها را شهدا کرده اند و من تا جایی با کسانی که صحبت کنم که هنوز نسبت به انقلاب بی تفاوت هستند. و ای [ناخوانا]هیچ گونه وسیله ای را از این دنیا نبرده اند و همه را گذاشته اند و وارثان، مال و منال تقسیم کرده اند و از مردگانشان فراموش کرد هاند. حال اگر همان بنده خدا، قبل از مردن، مقدار مال خود را تقسیم فقرا می کرد، برای آخرتش کاری انجام داده است. پس ای بندگان خدا که زنده اید بفکر این دنیای بی ارزش نباشید، این دنیا را امام حسین(ع) نفرین کرده است. گفت خاك به این دنیا و زندگان در دنیا . ای مردمی که هنوز بی تفاوت هستید، به فکر رزمندگان باشید که از بهترین لذت های دنیا بریده اند و دست کشیده اند و به جایی آمده اند که مسئله مرگ و زندگانی است جوانی که هنوز داماد نشده است، ناکام مانده است. جوانی که چند روز یا چند ماه ازدواج کرده است و یا جوانی که هنوز فرزند عزیزش را ندیده است، دست از این دنیا بریده است. شما مردم چه می گویید؟ تو را به خدا قسم، آن قدر بی تفاوت برخورد نکنید. این عزیزان را چه عشقی است که اینگونه بسوی جبهه می کشد. مگر که شما دین ندارید؟ مگر قرآن نمیگوید که در راه خدا جهاد کنید و با کافران به ستیز برخیزید با توکل به خدا، که خدا یاری می کند.سربازان در راه خدا [را] اگر شما دین دارید، خداپرستی تان را تکذیب نمی کنیم وای بر شما اگر قرآن را تکذیب [کنید] عذاب خدا نزدیک است .ای مردم مگر قرآن نمی گوید که اگر پدران و مادران و برادران شما و خویشان، کفر ورزیده اند با آنها نبرد کنید و حال آنان که نمی گذارند فرزندانشان در راه خدا جهاد کنند.
و اما چند سخن به خانواده ام، شما می دانید که من برای رضای خدا آمده ام جبهه و همه چیز را به جان خریده ام و وظیفۀ شما هست که همه چیز را به فکرتان بپرور انید. شما ای خانواده عزیزم! بدانید که اگر خداوند شهادت را نصیبم کرد و از این دنیا هجرت [کردم]، خداوند روزی من را در این دنیا به پایان رسانیده است. چه خوب است که همان در راه رضای خدا هجرت کنیم. و خانوادة عزیزم اگر خمس و زکات از وسایل من تعلق می گیرد بدهید. و از پدرم عاجزانه می خواهم که اگر من فرزند خوبی برای او نبوده ام مرا ببخشد و اگر برای برادرم و خواهرانم برادری خوب نبودم مرا از ته قلب ببخشند که خداوند بخشندگان را دوست دارد. و شما خواهران و خویشان، همگی باید شما بعد از شهادت من، باید صبر زینب گونه داشته باشید و دیگر عرضی ندارم به جز سلامتی و طول عمر رهبر کبیر انقلاب و پیروزی رزمندگان اسلام را از خداوند بزرگ خواستارم.
در ضمن اگر در همین نامه من اشکالی هست می توانید آن را تصحیح کنید پارچه عهدنامه را داخل ساکم گذاشته ام، آن را همراه جنازه ام بگذارید.
« والسلام علیکم و رحمۀ الله و برکاته »
پنج شنبه 17/11/1364
علیرضا صدیقی

اگر شما در جهت تکمیل این بخش میتوانید به ما کمک کنید و مستنداتی دارید لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی  44_saba@ ارسال فرمایید تا در سایت بارگزاری گردد.

باتشکر از همکاری شما

در این بخش می توانید تصویر مربوط به بارکد دوبعدی این صفحه را دانلود کنید یا برای نصب روی مکان های منتسب به شهید از قسمت محصولات فرهنگی سایت اقدام به سفارش بارکد فیزیکی نمایید. این بارکد دوبعدی توسط همه گوشی های هوشمند دارای دوربین، قابل اسکن است و افراد با اسکن کردن آن به سادگی وارد این صفحه خواهند شد.

بالا