پرسنلی

هوشنگ طاهری

نام و نام خانوادگی: هوشنگ طاهری
نام پدر: قدرت الله
تاریخ تولد: ۱۳۴۷/۰۷/۰۱
محل تولد: شاهرود
استان تولد: سمنان
مسئولیت: تیربارچی
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۱/۰۴
نام عملیات: پدافندی
محل شهادت: جنوب فاو عراق
نحوه شهادت: اصابت ترکش به سر
وضعیت پیکر: دارد
محل مزار: گلزار شهدای شاهرود
کپی لینک صفحه
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

شهید هوشنگ طاهری یکم مهر ۱۳۴۷ در شهرستان شاهرود به دنیا آمد.پدرش قدرت الله طاهری، کارمند کارخانه قند ،فردی  مومن و متدین، و پدری مهربان بود که فرزندان را به مسیر صحیحی هدایت می کرد و همواره سعی داشت ، از آنان افرادی مفید و معتقد بسازد و مادرش اقدس نام داشت.شهید طاهری دروان ابتدایی را در دبستان طالقانی سپری کرد و پس از گذراندن دوره ٔ راهنمایی ، در رشته ٔ برق ادامه ٔ تحصیل داد.او که عضو انجمن اسلامی دبیرستان و پایگاه مقاومت شهیدبازوی و پایگاه حفاظت نماز جمعه بود، همان روزها زمزمه ٔ عزیمت ِ جوانان به جبهه را شنید و بنا به فرمان امام برای دفع تجاوز دشمن ، به پا خاست. او ابتدا به عنوان نیروی آموزشی به پادگان شهید کلاهدوز سمنان اعزام شد و دورهٔ عمومی آموزشی ِ بسیج را در همانجا گذراند و سپس به جبههٔ مهران رفت و سه ماه در خط پدافندی ِ مهران، مشغول پاسداری از میهن بود. پس از مدتی به شاهرود برگشت و ادامه تحصیل داد. اما دوباره به جبههٔ جنوب رفت و در عملیات کربلای یک شرکت کرد. هوشنگ طاهری برای بار سوم به فاو رفت و این آخرین اعزام او به جبههٔ پاسداری از میهن بود.شهید سرافراز طاهری چهارم فروردین ۱۳۶۵ در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

 

اگر شما در جهت تکمیل این بخش میتوانید به ما کمک کنید و مستنداتی دارید لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی  44_saba@ ارسال فرمایید تا در سایت بارگزاری گردد.

باتشکر از همکاری شما


بسم الله الرحمن الرحیم

این وصیت نامه ها انسان را می لرزاند و بیدار می کند.
اینجانب هوشنگ طاهري وصیت آنچنانی ندارم ولی براساس تکلیف چند[ناخوانا] به یادگار می گذارم، اینجانب براي چندمین بار هست در دانشگاهی که درسش ایثار است شرکت کرده ام، اما در این دانشگاه رفوزه شده ام چون خداوند گلچین می کند و خوبان را می برد و شهادت نصیب من نشد و براي آخرین بار، تا شاید با ریختن قطرات خونم درخت اسلام و انقلاب را آبیاري کنم، چون همۀ ما شامل آیۀ « انا لله و انا الیه راجعون » هستیم روزي به سوي خدا باز خواهیم گشت، پس چه بهتر راه خونین را انتخاب کنیم چرا؟ چون ما خود را پیروان حسین(ع) می دانیم، باید راهرو امام حسین(ع)، حسین گونه زندگی کنیم و حسین گونه به شهادت برسیم. برادران و خواهرانم امروز رزمندگان ما حسین گونه می جنگند، حسین گونه به شهادت می رسند، باشد که ما ادامه دهندگان راه واقعی شهدا باشیم. بار خدایا! خودت آگاهی که شهادت خواست دل من بوده، چون من خودم را قطره اي از دریاي بیکران و خیل عظیم شهدا می دانم، این خواستۀ قلبی دل من بنده است و حال وصیت من به پدرم، پدر عزیزم این فرزند حقیر و بی وفا خود را حلال کن، پدرم شما تمام زندگی خود را براي این حقیر خرج کردي که من بتوانم مهندسی براي این کشور بشوم ولی من تمام این کارهاي شما را به هدر دادم. پدرم من را ببخش و حلال کن و اگر خدا لیاقت شهادت به من داد در نبودن من هیچ ناراحت نباش چون من به هدف خود و به خواسته خود رسیدم و دیگر برادرانم را به جاي من به جبهه بفرست، پدرم به امید آنکه از دست من راضی باشی. و اینکه وصیت به مادرم، مادري که من هرگز او را چه در این دنیا و چه در آن دنیا فراموش نخواهم کرد. مادرم اي تاج سرم اگر من از پیش تو رفته ام هیچ ناراحت نباش مگر من با علی اکبر امام حسین(ع) چه فرق دارم؟ مگر من با دیگر شهدا چه فرقی دارم. مادرم این فرزند بی وفا[ي] خود را ببخش. من در این دنیا نتوانستم کاري براي شما انجام دهم هیچ کاري نه هیچ کار مثبتی که [بتوانم] راحتی شما را جلب کنم. مادرم در عزاي من کمتر گریه کن شما باید تمام فامیل را دلداري بدهید، نه فامیل شما را دلداري بدهند. مادرم به امید اینکه از این حقیر دل رنجه نباشی و من را ببخشی. وصیتم به خواهرم، اي خواهر عزیزم تو در خانه تنها بودي و من حق خواهر و [ناخوانا] برادري را در حق تو ادا نکردم. خواهرم امیدوارم که من را ببخشی و حلالم کنید.[اما] وصیتم به برادرانم: برادرانم اسلحۀ بر زمین افتاده ام را بر دست گیرید و راه مرا ادامه دهید گوش به حرف هاي ضدانقلاب نکنید که اینها براي آمریکا مزدوري می کنند.
پشتیبان [امام] باشید مثل مردم کوفه نباشید و امام را تنها نگذارید. در دعاهاي کمیل و نماز جمعه شرکت کنید که مشت محکمی بر دهان ضدانقلاب زنید.
آخر پیام من براي مردم شهیدپرور، تنها پیامی که براي این عزیزان دارم این است که راه شهدا را ادامه دهید و هیچ وقت امام را تنها نگذارید و بعد از هر نماز و دعا امام را دعا کنید.
هوشنگ طاهري

یکی از همرزمان شهید هوشنگ طاهری روایت می کند: "به همراه گروهی از بسیجیان آموزشی ، در منطقه ٔ مهران بودیم. یک شب به پیشنهاد برادران عملیات به دشمن پاتک زدیم و آنها نیز در پاسخ، ما را زیر حملات توپخانه قرار دادند سنگرهای زیادی ویران شده بودند که دیدیم در داخل یکی از سنگرها جوان 16-17 ساله ای مشغول خواندن نماز شب است. او پس از اتمام نماز از سنگر بیرون آمد و ضمن ِ دلگرمی دادن به سایر رزمندگان، مشغول دفاع شد.

 

اگر شما در جهت تکمیل این بخش میتوانید به ما کمک کنید و مستنداتی دارید لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی  44_saba@ ارسال فرمایید تا در سایت بارگزاری گردد.

باتشکر از همکاری شما

در این بخش می توانید تصویر مربوط به بارکد دوبعدی این صفحه را دانلود کنید یا برای نصب روی مکان های منتسب به شهید از قسمت محصولات فرهنگی سایت اقدام به سفارش بارکد فیزیکی نمایید. این بارکد دوبعدی توسط همه گوشی های هوشمند دارای دوربین، قابل اسکن است و افراد با اسکن کردن آن به سادگی وارد این صفحه خواهند شد.

بالا