dd95cd5a-adf4-47c3-a1b3-183c4112eaaf

علی مظفری

نام و نام خانوادگی: علی مظفری
نام پدر: میرزا
تاریخ تولد: 1341/01/01
محل تولد: شاهرود-کلامو
استان تولد: سمنان
مسئولیت: آرپی جی زن
تاریخ شهادت: 1359/12/19
نام عملیات: پدافندی
محل شهادت: سوسنگرد
نحوه شهادت: اصابت ترکش
وضعیت پیکر: دارد
محل مزار: شاهرود-گلزار شهدا
کپی لینک صفحه
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

یکم فروردین 1341، در روستای کلامو از توابع شهرستان شاهرود به دنیا آمد. پدرش میرزا خواربار فروش بود. و مادرش خدیجه بیگم نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح1) پرداخت. از سوی سپاه پاسداران و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. طلبۀ شهید «شیخ علی مظفری»
(یکی دیگر از همرزمانِ شهید چمران در گروهِ جنگ‌های نامنظم)نوزدهم اسفند 1359، با سمت تک تیرانداز در مالکیه سوسنگرد بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر وی در گلزار شهدای شهرستان شاهرود به خاک سپرده شد

بسم الله الرحمن الرحيم
و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون .
به روز مرگ چو تابوت من روان شد
گمان مبرکه مرا درد این جهان باشد
برای من مگری و مگو دریغ دریغ به دام دیو در افتی دریغ آن باشد.
جنازه ام چو بدیدی مگو وداع وداع مرا وصال ملاقات آن جهان باشد.

اینجانب علی مظفری وصیت نامه ام را با نام خدا آغاز کرده و با یاد امام خمینی فریاد الله اکبرم را رساتر کرده و بر سر فراعنه و طاغوتهای زمان فریاد میزنم که ای نابخردان زمان بدانید که تشیع همیشه امامش پر خروش و فریادش کوبنده است و شیعه همیشه امام فریادگرش را در می یابد و این جانب تنها و تنها به عشق حسین زمانم امام خمینی به جبهه نبرد ایمان و کفر میروم (تا) بلکه با نثار خون ناقابل خود در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی وظیفه انسانی و اسلامی خود را انجام داده باشم. ضمناً والدین و خواهر و برادر و همه دوستانم را سلام مخصوص رسانده و امیدوارم اگر از این حقیر بدی یا خلافی دیده اند مرا به بزرگی خودشان عفو کنند.
الحياة في موتكم قاهرين والموت في حياتكم مقهورين».

یکشنبه ۳ بعد از ظهر برای دومین بار عازم جنوب میشویم
علی مظفری 18/7/59

عکسی که از طلبۀ شهید «شیخ علی مظفری»یکی از همرزمانِ شهید چمران در گروهِ جنگ‌های نامنظم
در کنارِ روحانیِ مجاهد، مرشدِ عشق «دائی رضا بسطامی» در آلبوم ایشان گذاشته شده مربوط به قم قبل از اعزام به جبهه در سال 1360 هست.

اولین باری که بچه‌های «گردانِ کربلا» پاشون رو گذاشتند به «حمیدیه اهواز» قبل از عملیات والفجر8 بود.
اونجا بود که دائی رضا (شیخ رضا بسطامی ) اومد و برای نیروهای گردان صحبت کرد و گفت:
«نمی‌دانم اینجا که آمدید یادی از شهید طلبۀ ما «شیخ علی مظفری» کردید یا نه⁉️
اینجا که آمدید نمی‌دانم یادی از فرماندۀ باصلابتِ ما «حاج غلامحسین بسطامی» کردید یا نه⁉️
یادی از آن سفر کردۀ قافلۀ عشق شهید «علی نوری» کردید یا نه⁉️
اینجا قدمگاهِ آن مردانِ مردِ سرزمینِ ماست که حالا شما آمده‌اید اینجا تا راهِ آنها را ادامه دهید.

در این بخش می توانید تصویر مربوط به بارکد دوبعدی این صفحه را دانلود کنید یا برای نصب روی مکان های منتسب به شهید از قسمت محصولات فرهنگی سایت اقدام به سفارش بارکد فیزیکی نمایید. این بارکد دوبعدی توسط همه گوشی های هوشمند دارای دوربین، قابل اسکن است و افراد با اسکن کردن آن به سادگی وارد این صفحه خواهند شد.

بالا