از جمله دُرهای نازنین این زمین و آن زمان، بچه درسخوان و ورزشکار و با مرام و بالاشهر نشین ولی خاکی ، با خانواده ای اصل و نسب دار و خوش چهره شهرستان، شهید "مسعود شهری" است ،وی 26 مرداد ۱۳۴۸ در شهرستان شاهرود به دنيا آمد. پدرش علي اكبر، دبير آموزش و پرورش بود و مادرش عفت نام داشت.
دانش آموز چهارم متوسطه در رشــته رياضي بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. در تاریخ 22 دي ۱۳۶۵ با سمت بيسيمچي در شــلمچه بر اثر اصابت تركش به سر، به فیض شهادت نائل آمد.
اگر شما در جهت تکمیل این بخش میتوانید به ما کمک کنید و مستنداتی دارید لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی 44_saba@ ارسال فرمایید تا در سایت بارگزاری گردد.
باتشکر از همکاری شما
بسم الله الرحمن الرحيم
ان الذين لا يرجون لقاءنا و رضوا بالحيوة الدنيا و اطمأنوا بها و الذين هم عن آياتنا غافلون اولئك مأويهم النار بما كانوا يكسبون "
والحمد لله رب العالمين
حمد و سپاس خداوند متعال و بلند مرتبه را شکر خدایی را که بخشنده ترین بخشندگان است. شکر خدای را که مهربانترین مهربانان است و شکر خدایی را که جز او پناهی نیست.
خداوند سبحان را شکر میکنم که بر همه ما منت نهاد و رهبری این چنین به ما عطا کرد که بتوانیم با راهنمایی او راه حق و حقیقت و سعادت را از راه های باطل و شقاوت بشناسیم. خدا را شکر که با لطف خودش مرا از پیروان این امام قرار داد و خدا را شکر که در چنین شرایطی توفیق حضور در جبهه های نبرد اسلام علیه کفر را به من عطا کرد و سرانجام فیضی را که به هر کسی نمیدهد و شهد آن را به کام هر کسی نمی چشاند بـه مـن بخشید و با رحمت خود [به] اعمال ناشایست و خطاهای من نگریست و از این فیض محرومم نکرد. روز موعود برای همه خواهد رسید و بالاخره زمانی سنگ اجل، شیشه عمر همه را خواهد شکست و لحظه فراخوانده شدن بنده از سوی پروردگار خواهد رسید. پس چه بهتر با رویی سفید با او ملاقات کنیم و در حالی به سوی حق راهی شویم که در راه رضای او قدمی برداشته باشیم مگر عاقبت دنیا جز مرگ است؟ هر که مرگ را به درستی دریافت، در زندگی دنیا احتیاط خواهد کرد تا در جهان پس از مرگ که ابدی است، سربلند باشد.
ای کسانی که دل به دنیا بسته اید و جز دنیا هیچ چیز را هدف قرار نمی دهید، مگر عاقبت کسانی را که پیش از شما این چنین کرده اند جز اسیر شدن در دام خاک نبود؟ به خود آیید و از لطف خداوند ناامید نباشید. خداوند را شاهد میگیرم که در این زمان جز برای رضای او که همانا عمل به دستورات قرآن و رسولش و ولی امر زمان که اکنون در چهره ولایت فقیه تبلور یافته و سرانجام امام عزیزمان خمینی کبیر ارواحنا له الفداء، بـه جبهه نیامده ام و او را شکر میکنم که با چنین نیتی وارد این امر شدم و امروز هر که دعوت امام امت را لبیک نگفت، ظلم بزرگی در حق ،همه مخصوصاً به خودش کرده و نیازی که یک فرد به جبهه دارد شاید همتراز با نیاز جبهه به او و یا بیشتر باشد، چرا که دستورات اسلام منطبق ذات انسان است و هر که دستور امام را عمل نکند، گویا بر مخالفت با امام زمان (عج) کرده و قلب ایشان را به درد آورده....
امام اکنون یگانه مرد زمان است که بهترین نمونه اسلام در او خلاصه شده و تنها حمایت و پیروی از اوست که میتواند است و انقلاب را به سرمنزل مقصود، که همان رسیدن به جامعه ای است که خداوند از آن راضی است و مقدمات ظهور امام زمان(عج) در آن فراهم است برساند.
پس ایشان را تنها نگذارید و از برادرانی که مدتی با یکدیگر مشغول تحصیل بوده ایم و از کلیه محصلین میخواهم که با کوشش بیش از پیش، درس خود را ادامه دهند اما طوری نشود که درس را فقط برای درس بخواهند، بلکه درس را برای خدمتی که رضای خدا در آن است بخواهند و در ضمن طوری نشود که درس برای آنها بت بشود و مانع از انجام تکالیفی که خداوند در درجات بالاتری از آن برای شما قرار داده شود و در ضمن در محیطهای آموزشی نسبت به مسائل بی تفاوت نباشند. پدر و مادر عزیزم اگر چه فرزند شایسته ای برای شما نبوده ام و نتوانسته ام آن طور که دستور داده شده نسبت به شما عمل نمایم، اما با بزرگواری خود از خطاها و اشتباههای من درگذرید و مرا حلال کنید و از شما میخواهم که مشکلات حاصله از پیمودن راه خدا و راه این نهضت اسلامی و امام را با توکل به الله آسان کنید و وقتی اطمینان داشتید کـه راهی جز رضای او نیست دل قوی دارید که پایانش سعادت است و با گام هایی استوارتر از قبل به راه خود ادامه دهید و چون شهادت معامله ای پرسود[ی] با خداست که هم او راضی است و هم فروشنده جان و شما نیز جز این چیزی نمی خواهید، دیگر اندوه و غصه ای نداشته باشید و خداوند بلند مرتبه را شکر بینهایت کنید و همان گونه که مولایمان حسین (ع) برای انجام تکلیف امر به معروف و نهی از منکر با یزید به قتال پرداخت، مــن نیز برای انجام همان امر آمده ام و شهادت من بسیار کوچکتر از مصیبت شهادت سرورمان حسین (ع) میباشد و سزاوار است که شما برای مصائب بزرگ بگریید .
پدر و مادر عزیزم همه مشکلاتی که بر ما پیش می آید آزمایشات الهی است و سرفراز بودن ما در این آزمایشها فقط بستگی به توکل ما به خود اوست. پس در این آزمایش نیز دل به او ببندید تا ذره ای دلتان نلرزد و در پایان از شما میخواهم همان گونه که تا به حال بوده در مقابل اعمال خدائی تان اجر بجز از او از کسی نخواهید و در برابر ناملایماتی که از سوی دیگران به شما میرسد خدشه ای به نیت و هدفتان وارد نکنید.
پدر و مادر و برادران و خواهر عزیزم مدتی که در این دنیا با شما بوده ام درسهای فراوانی از شما آموخته ام، [...] این درسها امروز داده شده و از آغوش گرم شما و با لطف خـدا مـن بـه ایــن حــال رسیده ام. پس از این مسئله خوشحال باشید که دعاهای همه ما مستجاب شده و [..] انشاء الله [...] به سویش فرا خوانده و از شما طلب حلالیت می کنم و شما از دیگران برای من حلالیت بطلبید اگر کسی دینی به گردن من دارد ادا کنید و از خداوند برایم طلب آمرزش کنید. اللهم عجل لولیک الفرج
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
در اضافه باید بگویم که ۱۱ روز روزه قضا و ۱۵ روز نماز قضا برایم به جا آورید.
بنده گنهکار خداوند
مسعود شهری
ما تابستان ۶۵ که برای پادگان آموزشی شهید کلاهدوز اعزام شدیم بعد از یکی دو هفته یک اعزام تکمیلی از شهرستان انجام شد که یادم هست وقتی در مجموعه ناهار خوری و نماز خانه پادگان در بین ازدحام خروج از آنجا قرار گرفتم از طرف مقابل تعدادی ساک و کوله بدست متاثر از فشار جمعیتِ خروجی در کنار دیوار ، در جهت مقابل قرار گرفته اند که شهیدان مسعود شهری و مهدی جلالی (چریک پیر) هم در بین شان بود و این از خوش سعادتی و فخر این شهید عزیز بود که بعد از این آموزش در اولین اعزام عملیاتی (سپاهیان محمد ص) شرکت کرد و در عملیات کربلای ۵ جاودانه شد.
به نقل از جانباز سرافراز نظری
×××××××
هنگام اعزام به جبهه کیف مسعود از همه بزرگتر بود ، واین شده بود دست گرمی بچه ها برا سربسر گذاشتن با مسعود که چرا بسیجی آماده شهادت ، کیفش اینقدر سنگین باشه، اما مسعود سکوت میکرد و لبخند میزد. روزی از روزها متوجه شدم مسعود زیر یک کانتینر. هست و کلی کتاب و جزوه جلویش باز هست و مشغول درس خواندن می باشد، گفتم مسعود!! الان چه وقت این کار هست
گفت «فردا خیلی دیر هست » گفتم مگه قراره من و تو با این عملیاتی که در پیش داریم فردایی هم داشته باشیم؟
مسعود گفت حضرت علی (ع) میفرمایند« جوری زندگی کنید که انگار سالها خواهید بود و جوری که ان قریب خواهید مرد..»
اگر قرار باشد فردای مملکت تضمین شود همین ماهاکه الان داریم میجنگیم باید بسازیمش!! حالا دلیل سنگینی ساکمو متوجه شدی برادر جان
به نقل یکی از همرزمان شهید
اگر شما در جهت تکمیل این بخش میتوانید به ما کمک کنید و مستنداتی دارید لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی 44_saba@ ارسال فرمایید تا در سایت بارگزاری گردد.
باتشکر از همکاری شما
شاهرود- پارک علم و فناوری استان سمنان
آیدی ایتا: jalalibme@
شنبه _ پنجشنبه : 7:00 - 16:00
کلیه حقوق این سایت متعلق به گروه جهادی نصرا میباشد.
