شهید والامقام حسین علی محمدی دهم تير ،۱۳۴۱ در شهرســتان گنبدكاوس به دنيا آمد. پدرش اســدالله مغازه تعويض روغني داشت و نام مادرش معصومه بود. تا پايان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و ديپلم گرفت. سال ۱۳۶۵ ازدواج كرد و صاحب يك دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و سوم دي ،۱۳۶۵ با سمت فرمانده گروهان در شلمچه بر اثر اصابت تركش به كمر و پا،به درجه رفیع شهادت نائل آمد. شایان ذکر است برادر کوچکش محمود دوسال قبل در عملیات بدر به شهادت رسید.
اگر شما در جهت تکمیل این بخش میتوانید به ما کمک کنید و مستنداتی دارید لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی زیر ارسال فرمایید تا در سایت بارگزاری گردد.
باتشکر از همکاری شما
saba_44@
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین و صلی الله وعلی محمد خاتم النبیین و علی آله المعصومین و علی جمیع الانبیاء والمرسلین و الملائکۀ المقرّبین و الشّهداء و الصالحین مادامت السماء و الارض و لعنۀ الله علی اعداء محمد و آل محمد، من الآن الی یوم الدین و بعد، فقد قال الله سبحانه و تعالی : «کتب علیکم اذا حضر اَحدکم الموت ان ترك خیر الوصیۀُ للوالدینِ و الاقربینَ بالمعروف حقّاً علی المتّقینَ»
بر حسب وظیفۀ شرعی که به عهده هر فرد مسلم و مؤمن و مسلمان و مؤمنه است که باید قبل از مرگ وصیت کند این چند جمله را این بنده عاصی و محتاج به رحمت خالق عالم من باب وصیت در این ورقه ذکر می کنم. در حالت صحت و سلامتی بدن و عقل
« و لاحول ولا قوة الا با الله العلی العظیم و هو حسب و نعم الوکیل و انا اشهد الله و اشهد جمیع الانبیاء و رسله و ملائکۀ و جمیع خلقۀ بانهَّ عز اسمه و جلَّه جلاله عظمته ثانه لا اله الا الله الا هو الحی القیوم جمیع البصیر و ان محمدا صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و ان خاتم النبیین و ان علیا امیرالمومنین و سیدالوصین و انه وصی رسول الله و وزیره و خلیفه من بعده وان فاطمۀالزهرا سیدة نساء العالمین و ان الائمۀ من و لدهما الحسن و الحسین و علی بن الحسین و جعفربن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمدبن علی و علی بن محمد و حسن بن محمد و الحجۀ بن الحسن المهدي الامام المنتظر علیهم سلام الله و برکاته و رحمته و رضوانه ما دمت حیا و ما دامت السموات و الارض هم ائمتی و سادتی و اشهد اَن الموت حقّ و الجنّۀ حق والنّار حق وانّ الساعۀ آتیۀ لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور و آمنتْ بجمیع انبیائه و رسله و کُتُبه و ملائکۀ اللهم صلی علی محمد و آل محمد «یا من یقبل الیسیر و یعفو عن الکثیر اَقبل من الیسیر واعف عنی الکثیر. انک انت الغفور الرحیم » « واسئلک یا رب بمحمد و آله صلواتک علیه و علیهم و بدم الحسین ، ان تعفو عنی و تغفرلی و ترحمنی و تستر عیوبی فی الدنیا و الاخرة یا کریم یا رحیم و یا رئوفا بالعباد المؤمنین»
باید به همۀ شما در وهلۀ اول بگویم که اگر دین خدا اسلام عزیز در این زمان دوباره زنده شد و پیروان آن بیدار شدند و خود را آمادة پیکار با کفار کردند همه مرهون زحمت ها و رنج هایی است که امام خمینی کشیدند. اسلام در حال نابود شدن بود، ما خفته بودیم ولی آن امام بت شکن شال جدش پیغمبر را به کمر بست و شمشیر بدست گرفت. بتها را شکست ما بیدار شدیم. اگر می خواهید در زمرة آقا ابا عبدالله و یارانش باشید باید فرزند بیدارش یعنی امام خمینی را تا آخرین قطرة خون یاري نمایید و الا چون کسانی که حسین(ع) را تنها گذاشتند معذب خواهید بود هم در دنیا و هم در آخرت. لعنت خداوند بر ابوسفیان و خاندان پلیدش و پیروان کثیفش و دشمنان اسلام.
و سفارش می کنم به این که دنیاي مادي را رها سازید و هجوم آورید به سوي جبهه ها که زمانی آید افسوس بخورید که چرا در جنگ شرکت نداشتید. و سفارش میکنم شما را به خواندن کتا ب هایی
که از علماي بزرگ بر جاي مانده بخوانید تا آگاه شوید و بدانید که چکار دارید می کنید.
و سفارش می کنم به خود سازي. خود را از همه لحاظ بسازید تا در میدان نبرد هنگامی که مقابل کفار قرار می گیرید از همه لحاظ توان داشته باشید. خود را از همه لحاظ بسازید که اسلام جنگهاي طولانی در پیش دارد.
موحد چو زر ریزي اندر برش -------- چو شمشیر هندي نهی بر سرش
امید و هراسش نباشد ز کس----------- بر این است بنیان توحید و بس
و حال که می خواهم یک پاسدار واقعی در عمل باشم باید قید هستی دنیا را بزنم و فقط به اسلام اندیشه کنم. یعنی وجود اسلام را وجود همه چیز خود بدانم. وقتی از ناحیۀ خود کمبودي احساس کردم احساس کنم که کمبود عمل اسلام در خود دارم. و حال اسلام مورد هجوم کفر و واقع گشته و من هم یک پاسدار آن و وظیفه ام چه اقتضاء می کند؟
دست بالاي دست گذارم و پشت کننده به اسلام باشم؟ پس ادعایم چیست؟ هرگز، هرگز نخواهم گذاشت نامم در طومار آنانی باشد که امام حسین(ع) را تنها گذاشتند در هنگام پیکار با دشمن. پس اگر می خواهم که نامم در طومار سربازان و پاسداران آقا امام زمان(عج) باشد. باید بروم، باید بروم و اسلام را با خون خویش آبیاري نمایم. تا اینکه سربلند و سرافراز در نزد رسول اکرم(ص) باشم.
پدر و مادر عزیز من می روم تا به امید خدا با دشمنان اسلام مبارزه نمایم و جان بی ارزش و ناقابل خود را فداي دین خدا نمایم. و این یکی از الطاف خداوند است که شامل حال من گشته و من هم نیز افتخار می کنم که سعادت رفتن به جبهه نصیبم گشته و باز افتخاري بالاتر از آن که توفیق شهادت را پیدا کرده ام، خدایا تو را شکر می کنم. شکرا لِله، شکراً لِله، شکراً لِله. شما هم خدا را شکر نمایید که لطف خدا شامل حال شما هم نیز گشته.
پدر و مادر گرامی، عزیزان من مبادا در نبود من به سوگ بنشینید. مبادا ناله کنید و مبادا ناکامم بخوانید، که اگر این کار را انجام دهید اشتباه کرده اید. شهید شدم و نیستم در میان شما، همان طور که گفتم افتخاري است که نصیب شما گشته و باید خداوند را شکر گزاري کنید. مفتخر بودن با افتخار بودن که دیگر زاري ندارد بلکه بر عکس خوشحالی دارد. و آرزوي من همین بود پس من به کام خود رسیده ام ناکامی براي من دیگر معنا ندارد.
پدر و مادر گرامی، عزیزان من این نکته بسیار مهم را باید براي شما بگویم و آن اینکه زمان زمانۀ حسین(ع) است. آنان که امام امت خمینی عزیز را یاري می کنند یاران حسین(ع) و یاري دهندگان آقا امام زمان(عج) هستند. و آنان که از یاري رساندن خودداري می کنند، همان کسانی هستند که پشت به امام حسین(ع) کردند.
تو را به خدا قدر این بزرگوار را بدانید، خداوند نعمت بسیار بزرگی را به ما و شما ارزانی داشته و آن این که وجود چنین رهبري را از ما قرار داده جاي آن است که قدردانی کنیم و شکرش را بجا آوریم. خدایا تو را شکر می گوییم از اینکه وجود چنین رهبري را از براي ما قرار دادي.
اطاعت نکردن از امام خمینی اطاعت نکردن از امام زمان(عج) است. در پایان سفارش می کنم شما را به زهد در دنیا و میل به عبادت و این که خود را مشغول دنیا نکنید زیرا که دنیا و آنچه که در آن است اندازة بال مگس ارزش ندارد، چه برسد به آنکه انسانی خود را سرگرم آن نماید.
از شما عاجزانه می خواهم که تمامی اقوام و خویشان و دوستان را از قول من سلام برسانید. شما و تمامی عزیزان را به خداي بزرگ می سپارم، خداوند شما را توفیق عبادت و بندگی عطا نماید.
« والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته »
حسین علی محمدي- جمعه شب مورخۀ 24/4/ 1362
[وصیت نامه اي دیگر]
به نام خدا
خطاب به همسر عزیزم و خانوادة خوبم، سلام علیکم. اول باید بگویم از اینکه شما را تنها گذاشتم و احیاناً حقی از شما را ضایع کرده ام عذر می خواهم امیدوارم همسرت را عفو کنی و در حق او دعاي خیر نمایی براي همیشه.
خدایا به محمد(ص) و آل پاك او تو را قسم می دهم همانگونه که (همسرم) مرا همراهی کرد و یاريم نمود او را همراه باش و یاريش کن. خدایا خانواده ام و همسرم را به تو سپرده ام خودت محافظ همۀ آنها باش. پروردگارا تو می دانی که از تو همسري صالح و شایسته در خواست کرده بودم و همسري که فرزندانی صالح و شایسته تحویل اسلام دهد، فرزندانی که یاري دینت را کنند. پروردگارا از تو می خواهم آن به آن بر ايمان و صبر و تقواي خانواده ام و همسرم بیفزایی و فرزندانی صالح و شایسته به او عطا نمایی. خانوادة عزیزم در همه جا و همه وقت با خدا باشید و این را بدانید که نزد خدا خیلی ارزش دارید و باید این ارزش را حفظ نمایید. در این دو روز دنیا بکوشید تا وجودتان خدایی شود با خدا باشید و با هم مهربان. مبادا عدالت را میان هم رعایت نکنید.
پدر و مادر عزیزم و برادران خوبم و آبجی مهربانم مطمئن باشید من در همه وقت سعادت شما را می خواستم و می خواهم. پروردگارا نعمت هایت را بر خانواده ام نازل گردان. خدایا چنان کن که وقتی این دنیا را وداع کردند به شهدا ملحق شوند. پروردگارا اگر خانواده ام و همسر عزیزم از من ناراحت هستند آنها را از من خشنود بگردان. پروردگارا خودت براي همیشه حافظ آنها باش.
« اللهم صلی علی محمد و آل محمد » . حسین علی محمدي
01/01/1365
برای این قسمت مستنداتی یافت نشد.اگر شما در این زمینه میتوانید بما کمک کنید و مستنداتی دارید لطفاً برای ما در پیامرسان ایتا به نشانی
@saba_44
بفرستید تا در سایت بارگذاری شود
با تشکر از همکاری شما
شاهرود- پارک علم و فناوری استان سمنان
آیدی ایتا: jalalibme@
شنبه _ پنجشنبه : 7:00 - 16:00
کلیه حقوق این سایت متعلق به گروه جهادی نصرا میباشد.
